زنی روی درب موتور یک تاکسی زردرنگ به حالت معلق فریاد میزند و از رهگذران کمک میخواهد، خودش را به آنتن نیمبند تاکسی آویزان کرده و باد در چادرش پیچیده است، راننده هم گاز میدهد و بیتفاوت به نگاه نگران و پرسشگر شهروندان، به حرکت خود ادامه میدهد.
این تصویری است که این روزها دستبهدست میچرخد و پس از گذشت چند روز از وقوع این اتفاق، هنوز پاسخ قانعکنندهای برای آن بیاننشده است.
آنچه از سوی مسئولان اعلام شد تنها این بود که "منشأ این اتفاق اختلاف خانوادگی بوده و مسئله در حال بررسی است!" مانند اینکه مثلاً بگوییم "ماست سفید است و برای سفیدی آن در حال بررسی هستیم."
اولاً که هر آدم عاقلی میتواند حدس بزند که چنین اتفاقی منشأ خانوادگی دارد، اما اینکه مسئولان میگویند مسئله در حال بررسی است، موضوعی است که مرغ پخته هم از آن خندهاش میگیرد. مگر میشود چنین اتفاقی بیفتد و مسئولان برحسب وظیفه آن را پیگیری نکنند؟ اصلاً حقوق میگیرند که چنین مسائلی را پیگیری کنند.
اما نکته دیگرهم اینجاست که مسئولان آنچنان با شداد و غلاظ عنوان میکنند که دعوا خانوادگی بوده کانه هر شوهری حق دارد همسرش را زیر چرخهای خودرو انداخته و چنین رفتارهای خشنی به وی روا دارد! همسرش بوده که بوده، کجای دین و آیین به مردی حق میدهد با همسرش چنین برخوردی داشته باشد؟ آنهم درملأعام!
دوم اینکه مگر همین چند ماه گذشته نبود که مسئولان تاکسیرانی اصفهان برای تخطئه تاکسیهای اینترنتی، آنها را فاقد امینت لازم میدانستند و میگفتند این تاکسیها شناسنامه ندارند و امنیت ندارند و ....؟ حالا با این اتفاقی که افتاده چطور میتوان به راننده تاکسی که با همسر خود (به قول مسئولان سازمان تاکسیرانی اصفهان) این برخورد را داشته اعتماد کرد؟ وقتی وی با همسر خود چنین برخوردی میکند، با دیگر مسافران چه برخوردی خواهد داشت؟
سوم اینکه بهتر نیست نظامنامه صدور مجوز تاکسی بازنگری شود تا مسافران احترام و امنیت بیشتری را در شهر اصفهان احساس کنند؟ این اتفاق که بهرغم میل باطنی مسئولان تاکسیرانی رسانهای شد، میتواند زنگ خطری باشد برای شهروندانی که هنوز میزان اعتمادشان به تاکسیهای گردشی و خطی شهر بالاست، لذا برای حفظ این اعتماد باید مدیریتی صادقانه را در دستور کار قرارداد. مدیریتی مبتنی بر شفافیت با شهروندانی که هزینه شهر از جیب آنان پرداخت میشود.
چراکه بر اساس اعلام یک رسانه خبری، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری در یادداشتی عنوان کرده بود که "...بهمحض دیدن و شنیدن ویدئوی مربوط به این حرکت ناشایست یک راننده تاکسی، با مسئول مربوطه تماس گرفتم و وی اذعان داشت که مسئله حلشده است و نیاز به باز کردن آن نیست!!!! "
هرچند مسئولی که مردم را نامحرم میپندارد و نمیخواهد شهروندان از حداقل حق خود که دانستن درباره دلایل برخی نواقص است مطلع شوند، علقه ای با شفافیت ندارد، اما چند کلامی برای آنهایی که هنوز اصفهان را شهر توریستی و گردشگری میدانند:
آقایان، امیدوارم به این نگرش رسیده باشید که اداره شهرهای توریستی با دیگر شهرها تفاوت دارد و وقتی اتفاقی در منظر و مرعای عمومی میافتد قبل از هر چیزی نیاز به شفافسازی دارد تا لطمه واردشده به حیثیت یک شهر و شهروندان آن به حداقل ممکن برسد.
آقایان، حرمت اصفهان با سرپوش گذاشتن بر روی مشکلات حفظ نمیشود، بلکه برای حفظ حرمت یک شهر باید مردم را از خود بدانیم، نه! شاید اشتباه گفتم! مردم که بزرگ و بزرگمنش هستند، باید خودمان را از مردم بدانیم...
یادداشت از مهرداد شکورا