شاید بتوان سیاه ترین روزهای رسانه در استان اصفهان را روزهای پایانی سال 93 برشمرد، روزهایی همراه با حرکات عجیب و غیرحرفه ای برخی افراد که در نهایت سکوت ارگان های مربوطه خود را به جمع فرهیخته خبرنگاران رسانده و از آب گل آلود بی صاحبی این حرفه خطیر ماهی گرفتند. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز ، مدت...
شاید بتوان سیاه ترین روزهای رسانه در استان اصفهان را روزهای پایانی سال 93 برشمرد، روزهایی همراه با حرکات عجیب و غیرحرفه ای برخی افراد که در نهایت سکوت ارگان های مربوطه خود را به جمع فرهیخته خبرنگاران رسانده و از آب گل آلود بی صاحبی این حرفه خطیر ماهی گرفتند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، مدت هاست که اهالی حرفه ای روزنامه نگار در دیار فرهنگ ، هنر و اندیشه از رفتار برخی افرادغیرحرفه ای که به راحتی و بدون هیچ گزینشی به عرصه خبر راه یافته وچند صباحی خبری آورده و خبری برده اند، خرده گرفته که همواره با توصیه پیشکسوتان این عرصه لب به گلایه نگشوده ایم تا شاید نهادهای صنفی در این زمینه چاره جویی کنند.
روزنامه نگاری، عرصه ای خطیر که به طور مسلم با افکار عمومی جامعه در ارتباط است و نقش دهی و جریان سازی توده های فکری را بر عهده دارد، اکنون عرصه تاخت و تاز عده معدودی شده که به خبر به چشم درآمد نگاه می کنند و جریان سازی را در مسلخ ، کسب درآمدهای خُرد،بی دانشی و بی اطلاعی ذبح غیر شرعی کرده تا جایی که فریاد مسئولان از عدم وجود نقد وغنای محتوایی مطبوعات این استان به آسمان رسیده است.( منظور از این چند سطر فعالیت حرفه ای بازاریابان شناسنامه دار رسانه ای که بخش بلامنازع روزنامه نگاری نوین است، نمی باشد.)
آموزش های ضمن خدمت و کوتاه مدت و فشرده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بیشتر به مثابه یک شوخی تلخ با اصحاب قلم بود به طوری که درحال حاضر کمتر از نیمی از افرادی که طی ده سال گذشته در این آموزش های پرهزینه شرکت کرده و مدرک معتبر دریافت کرده اند ، به کار حرفه ای خود مشغول هستند و مابقی اگر به طور کامل شغل دیگری برای خود انتخاب نکرده باشند،حداقل روزنامه نگاری را شغل و حرفه دوم خود می دانند و بیشتر به شغل اول دلبسته تا نانشان با شغلشان و نامشان با حرفه اشان تامین گردد.
با این اوصاف طبیعی است که بیشه خالی از شیران جایگاه اغیار شود و تنها می توان به تعدادی از پیشکسوتان و یا روزنامه نگاران جوانی که در بیشتر محافل خبری حاضر می شوند وودلسوزانه نقد می کنند ،لقب روزنامه نگار داد و در برخی جلسات خاص ( شاید در مقالات بعدی چرایی خاص بودن آن را توضیح دهم)، پشته به پشته زنان و مردانی را می بینیم که در طول سال فقط ایام خاصی ظهور و بروز می کنند.
از سوی دیگرباید گفت هرچند مدیریت بکر و دست نخورده بیش ازدو دهه اخیر خانه مطبوعات طی سال های متمادی مدیریت خود تلاش کرده تا به این وضع سر و سامان بخشد، اما اصلاح آشفته بازاری که در این زمینه ایجاد گردیده، کار یک نفر و دو نفر و یک سازمان و دو سازمان نیست.
از سوی دیگر انجمن صنفی روزنامه نگاران استان که طی یک دهه اخیر دچار بی مهری های پیدا و پنهان مسئولان و مدیران شده،خودش هم تمایل به ایفای نقش در مسایل صنفی روزنامه نگاران نشان نداده و بیشتر تمایل دارد به عنوان یک محفل منفعل سیاسی با اعضایی که بسیاری از آن ها سالهاست با روزنامه نگاری خداحافظی کرده و چشم به صندلی های مدیریتی دوخته و یا اعضایی که اسماً روزنامه نگارهستند، ولی رسماً حتی یک خبر چند سطری هم از آن ها در رسانه ها دیده نشده،در مناسبات همه ادارات و نهادها غیر از نهادهای مرتبط با روزنامه نگاری تاثیرگذار باشد.
در این میان طبیعی است افرادی به اسم ماهنامه ای که حدود دوسال است به هردلیلی چاپ نشده است در جلسات ریز و درشت خبری حضور یابند و با رفتارهای کاسب مابانه ضمن توهین به خبرنگاران مدعی شوند که این قشرزحمتکش با وسایل نقلیه غیرمتعارف!!! برای دریافت خبر از این سو به آن سو حرکت می کنند که تاکنون حتی یک مورد از موارد مورد ادعای ایشان مشاهده نشده است.(اشاره به نشست خبری مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه) و یا وسط یک جلسه رسمی خبری ،شعر دست چندم بخوانند، از رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان راجع به بازرسان هسته ای نظرخواهی کنند،ویا بدتر از همه این مسایل، تاکمر دولا شده و اقدام به بوسیدن دست یکی از مسئولان آن شهر نمایند،هرچند مسئول فرهیخته مورد نظراجازه این عمل را نداد و سریع دست خود را کشید، اما روابط عمومی همان سازمان برای برملا نشدن چنین اقدامی که مشخص نشد با چه نیتی انجام گرفت، هزینه معنوی بسیاری را متقبل شد تا اقدام سخیف یک فرد بر آبروی سازمانی آن مجموعه خدشه ای وارد نسازد که این هزینه ها می تواند در صورت سهل انگاری روابط عمومی های سازمان ها و ادارات دیگر، برآن ها نیز وارد شود و بدتر از همه این که هنوز هیچ مسئولی از فرد یادشده سئوال نپرسیده که به نمایندگی از کدام رسانه در جلسات خبر حضور می یابد؟
سئوالی که برای شخص بنده مطرح شد و پرسیدم و این شخص گفت "ماهنامه را به پایگاه خبری مبدل کردیم!!!" و باز هم با پیگیری موضوع و سرچ نام رسانه ای که از سوی ایشان عنوان شد در موتورهای جستجوی متعدد هیچ نشانی از این پایگاه خورزوخانی نیافتم.
به راستی نهاد های صنفی مرتبط،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و روابط عمومی ادارت و سازمان ها که به طور مستقیم با خبرنگاران در ارتباط هستند، حضور چنین خبرنگارانی!! درجلسات مهم خبری که به هیچ رسانه ای وابستگی ندارند را چگونه توجیه می کنند؟
- آیا مدیران روابط عمومی های سازمان ها و ادارات وظیفه ندارند پس از پایان جلسات ، اخبار مندرج در رسانه ها را رصد کنند و نتیجه حضور خبرنگاران در نشست های خبری را سئوال کنند؟
- آیا صرف حضور هرفردی که خود را خبرنگار معرفی می کندکافیست؟!! و یا این که باید صلاحیت رسانه -که همان مجوز نشر از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- و هویت نماینده آن احراز شود،سپس جلسه تشکیل گردد؟ ولو با تعداد معدودی از خبرنگاران واقعی.
- آیا باید برای حل مسئله کوچکی مانند این، منتظر ماند تا ارگان ها و نهادهای امنیتی وارد شوند و مشخص کنند چه کسی خبرنگار به معنی واقعی می باشد و چه کسی "خبربیار" ؟
- آیا با وجود دو نهاد صنفی ، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و روابط عمومی استانداری واقعا نمی شود چکیده های اصحاب قلم را از چسبیده های این عرصه تمییز داد؟
- آیا هنوز برای بسیاری از تصمیم سازان این عرصه جای شک هست که حضور غیرحرفه ای هایی که اراده ای هم برای حرفه ای شدن از خود نشان نمی دهند، باعث کناره گیری برخی نیروهای توانمند و حرفه ای استان شده و مابقی نیروهای حرفه ای هم که در این عرصه باقیمانده اند، با سختی فراوان خبرتهیه می کنند و در یک کلام ،عرصه "رقابت" به عرصه "تجارت" تبدیل گردیده است؟
- آیا مسئولان تعداد خبرنگاران در جلسات خاص پایانی سال 93 را رصد کرده و از خود پرسیده اند که اگر اصفهان به واقع این تعداد خبرنگارواقعی دارد، که اگر هرکدام از آنها به یک مسئله و معضل استان بپردازند و آن را تا حصول نتیجه پیگیری کنند،شهرشان نه تنها دچار فرسودگی پروژه مترو، مصلی ، ورزشگاه نقش جهان، مرمت آثار تاریخی و باستانی و... نخواهد شد، بلکه به طرفه العینی مدینه فاضله می شود؟
و هزاران سئوال دیگر که درگلوی بسیاری از همکاران خدوم،فرهیخته،تلاشگر و پرتجربه این عرصه مانده و وقتی با آن ها در این زمینه صحبت می کنیم، آهی از نهاد می کشند و عنوان می دارند:"گلایه ای هم اگر هست ، دگر حوصله ای نیست...."
و اما حال که پا فراتر از درد دل رفت، پیشنهاد می شود برای مشخص شدن وضعیت خبرنگاران استان وپایان دادن به وضعیت آشفته فعلی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با راه اندازی سامانه ای جامع طی فراخوانی از اهالی رسانه درخواست نماید تا پروانه انتشاررسانه های مکتوب و الکترونیک استان ویا مجوزنمایندگی رسانه های معتبر ملی را دریافت نموده،در این سامانه فعال نماید و پس از احراز هویت رسانه ها از طریق مجوز های قانونی برای هر کابرکدکاربری تعریف نماید.
ازسوی دیگر ازمدیران روابط عمومی سازمان ها و نهادهای مختلف درخواست نماید تا دعوت ها صرفا از طریق سامانه مزبور صورت پذیرد و به ازای هرنماینده رسانه اعم از خبرنگار،عکاس ، تصویر بردار و یا صدابردار با درج سمت رسمی آن نماینده ثبت نام به عمل آید تا اینچنین شاهد بروز تخلفات غیرحرفه ای دریکی از حرفه ای ترین مشاغل دنیا نباشیم.
-----------------------
یادداشت از رضا صالحی پژوه
-----------------------
به هر حال ممنون که حرف دل ما را زدید.
به موضوع مهم و اساسی اشاره کردید
ولی مشکل از بزرگتراست،کسانی که شما به عنوان پیشکسوت به آنها اشاره کردید اکثریت راه و اشتباه رفتند و با مجیز گویی و دست بوسی و تملق سعی در گرفتن رپورتاژ دارند.
جوان های این عرصه هم نگاه به این افراد می کنند و به این چالش دچار شدند.
هرچند نباید عدم نظارت اداره ارشاد و روابط عمومی استانداری را نادیده گرفت که هرچی مصیبت از سوی آنهاست.
مدیران رسانه ای هم علارغم قیافه روشنفکری که به خودشون می گیرن اما در باطن از داشتن نیروهای ناپخته و نابلد با آن شیوه خبر بیاری اسف بار استقبال می کنند،دلیلش رو هم لابد هم شما هم همکاران می دونند.
موفق باشید.
تا الآن فکر میکردم اصفهان در مطبوعات و خبرنگاری سطح بالا هست. ولی میبینم شما هم گرفتارید.