شنبه 3 آذر 1403, Saturday 23 November 2024, مصادف با 21 جمادی‌الاول 1446
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 3135
منتشر شده در یکشنبه, 27 تیر 1395 13:01
تعداد دیدگاه: 0

حجت‎الاسلام احمد مروی:برای حضرت آقا هم نذورات زیاد می‎آید که نذر شخصی آقا می‎کنند؛ که آقا، زندگی‎شان عمدتا از همین نذورات اداره می‎شود و از بیت‎المال و از دفتر، استفاده نمی‎کنند. از وجوهات که اصلا هیچ استفاده نمی‎کنند. عمدتا همین نذورات است.

 حجت‎الاسلام رحیمیان از اعضای سابق دفتر امام و رهبری، در گفت‎وگو با پنجره، با اشاره به سطح زندگی بسیار ساده امام خمینی (ره) و آیت‎الله خامنه‎ای (مد ظله العالی)، گفت: چند وقت پیش، در یکی از سخنرانی‎ها، برای مردم از لزوم ساده زیستی مسئولان صحبت می‎کردم که در انتهای مراسم یکی از حاضرین از من پرسید که رهبر انقلاب چقدر حقوق می‎گیرد؟ عرض کردم ایشان از حداقل نذورات استفاده می کنند.

روز بعد در مواجهه با مقام معظم رهبری، ضمن شرح ماجرا از ایشان پرسیدم چقدر حقوق بابت کار رهبری می‎گیرند؟ پاسخ آقا برای بنده بسیار قابل تامل بود. ایشان با نهایت تواضع فرمودند: «مگر من کاری می‎کنم که بابت آن حقوق بگیرم؟»

این اظهارات در شرایطی است که حجم مسئولیت‎ها و فعالیت‎های ایشان بر کسی پوشیده نیست.

هم‎چنین حجت‎الاسلام احمد مروی، معاون ارتباطات حوزه‎ای دفتر مقام معظم رهبری، درباره تامین مالی زندگی رهبر انقلاب، می‎گوید:

اداره‎ زندگی ایشان عمدتا‎،ً یعنی آنقدر که من اطلاع دارم که تا حدی دقیق است،‎ بیشتر، از نذوراتی است که مردم در مورد حضرت آقا انجام می‎دهند؛ نذورات می‎آید؛ برای امام هم خیلی نذورات می‎رفت. برای حضرت آقا هم نذورات زیاد می‎آید که نذر شخصی آقا می‎کنند؛ که آقا، زندگی‎شان عمدتا از همین نذورات اداره می‎شود و از بیت‎المال و از دفتر، استفاده نمی‎کنند. از وجوهات که اصلا هیچ استفاده نمی‎کنند. عمدتا همین نذورات است.

روایت حدادعادل از سطح زندگی رهبر انقلاب:
دکتر غلامعلی حداد عادل که اخیرا بعد از ماجرای افشای فیش‎های نجومی، میزان حقوق خود را منتشر کرده است، در تشریح ماجرای ازدواج دخترش با فرزند مقام معظم رهبری می‎گوید: آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به‎عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند.

بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند: «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می‎شویم». گفتم: «چطور؟» گفتند: «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت‎وگو هم به نتیجه کامل رسیده‎اند، نظر شما چیست؟» گفتم: «آقا! اختیار ما دست شماست». آقا فرمودند: «نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم‎تان هم همین‎طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این‎طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی‎ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم، یک وانت­بار می‎شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسئولان در آنجا با من دیدار می‎کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه­ای اجاره کرده‎ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می‎کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می‎شود، چیز‎هایی در ذهنش باشد. ما این‎طور زندگی می‎کنیم. اما شما زندگی نسبتا خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی، معمم هم نیست. می‎خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه این‎ها را به او بگو بداند».

هم چنین محمد حسین صفارهرندی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره چگونگی مایحتاج رهبری در خاطره‌ای می‌گوید: رهبر انقلاب اوایل سال ۷۰ به آقای هاشمی گفته بودند که زندگی مردم دارد خیلی سخت می‌شود و گرانی‌ها طاقت مردم را بریده است. من با ادامه سیاست‌هایی که منجر به فقیرتر شدن مردم می‌شود، موافق نیستم. (آن موقع سیاست‌هایی را در قالب حذف یارانه‌ها دنبال می‌کردند)

رهبر انقلاب فرمودند: من مخالفم.

آقای هاشمی گفته بودند یک عده‌ای می‌آیند جوسازی می‌کنند و به شما می‌گویند. شما قبول نکنید. این‌طورها نیست. وضع مردم خوب است.

رهبر انقلاب می گویند: این چیزی که می‌گویم از اینجاست که خانواده خودم برای خرید می‌روند و یافته‌های خودمان است؛ این‌طور نیست که کسی برای ما خبر آورده باشد. فرزند من و خانواده من خودشان می‌روند و خودشان خرید می‌کنند. نان می‌خرند. ماست می‌خرند و می‌فهمند که قیمت امروز نسبت به دیروز عوض‌شده است.

برخی از آقایان مسئول هستند که سال تا سال قیمت و نرخ‌ها دستشان نیستند برای این‌که هیچ‌وقت، تو هیچ مغازه‌ای پیدایشان نشده است و در زندگی عموم مردم نیستند و معلوم است که با این وضع خبردار نیستند. بعضی وقت‌ها برخی خبرنگارهای زرنگ رسانه‌ای هم هستند که گاهی اوقات سؤال می‌کنند که فلان چیز الآن چه قیمتی دارد و طرف مسئول هیچ‌چیز نمی‌داند.

نوشتن دیدگاه