اولین نشست مدیران خرید پنج شرکت بزرگ فولادساز کشور بهمنظور هماندیشی و دستیابی به راهکارهای مؤثر برای تأمین مواد معدنی و کالاهای اساسی، به اشتراک گذاشتن تجارب بهدستآمده و کاهش هزینههای تولید در محل شرکت فولادمبارکه برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، به نقل از روابط عمومی فولاد مبارکه، رضا حیدری، مدیر خرید و حمل مواد اولیهٔ فولاد مبارکه، از اهمیت برگزاری نشست شرکتهای بزرگ فولادی سخن گفته است که در ادامه میخوانید:
در این نشست مدیران خرید مواد اولیه چه شرکتهایی حضور داشتند؟
مدیران خرید مواد اولیهٔ شرکتهای فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ذوبآهن اصفهان، فولاد خراسان و فولاد هرمزگان در این نشست حضور داشتند.
در فولاد مبارکه حوزهٔ خرید مواد اولیه چه نقشی دارد؟
مجموعهٔ خرید مواد اولیه تأمین مواد معدنی شامل کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی و خرید کالاهای اساسی از قبیل الکترود گرافیتی، انواع فروآلیاژها، وایرهای مغز دار، فلزات اساسی و انرژی را برعهده دارد. این اقلام حجم عمدهٔ خرید فولاد مبارکه را به خود اختصاص میدهد.
در حـــــال حاضــــــر بزرگتــــــــرین مشکل فولادسازان چیست؟
در سالهای اخیر، فولادسازان کشور به دلیل تحریمها، در تأمین کالاهای اساسی، مواد اولیه و کالاهای استراتژیک خود و همچنین در زمینه انتقال ارز موردنیاز با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند که خوشبختانه با تدابیر مدیرعامل و تلاش کلیه واحدهای ذیربط توانستیم این دغدغهها را پشت سر گذاریم و امروز نگرانی خاصی از بابت تأمین این کالاها وجود ندارد.
اما از دیماه سال گذشته، تأمین سنگآهن برای فولادسازان با مشکل مواجه شده است، زیرا معدن کاران بهجای اکتشاف بیشتر و توسعهٔ معادن خود، در حوزهٔ فولادسازی سرمایهگذاری کردهاند و مواد معدنی استخراجشده را به واحدهای خود اختصاص دادهاند. این امر باعث شده بخش عمدهای از ظرفیتهای تولید پنج فولادساز کشور امروز معطل مواد معدنی باشد. دومین عامل که تهدید جدی برای تأمین مواد معدنی شرکتهای فولادساز به شمار میآید صادرات گستردهٔ مواد معدنی یعنی خامفروشی است. همچنان که آمارها نشان میدهد در سال گذشته حدود 17 تا 18 میلیون تن مواد معدنی آهندار بهصورت خام از کشور صادرشده است. حجم ورودی مواد اولیه برای فولادسازان طی هشت ماه اخیر کاهش بسیار زیادی داشته و فولادسازها مجبور شدهاند بخش عمدهای از ذخایر استراتژیک مواد معدنی خود را مصرف کنند.
برای حل این مشکل چه اقداماتی صورت گرفته است؟
در حال حاضر با همکاری نهادهای مرتبط کشور، 25 درصد تعرفه برای صادرات مواد اولیه وضعشده است. بااینحال وضع این میزان تعرفه تأثیر چندانی در جلوگیری از خروج مواد خام نداشته و همچنان صادرات مادهٔ اولیهٔ معدنی برای معدن کاران جذابیت دارد. فولادسازان بهصورت رسمی از مجموعهٔ وزارتخانه درخواست کردند که در گام اول مانع صادرات شوند و اگر به هر دلیل فکر میکنند صادرات باید انجام شود، حداقل تعرفه را به 40 درصد افزایش دهند.
بهغیراز افزایش تعرفه چه راهکارهای دیگری مطرحشده است؟
باید از اتلاف مواد و انرژی در این زمینه جلوگیری شود. بهعنوانمثال، الآن فولاد خوزستان از کنستانترهٔ شمال شرق کشور، یعنی منطقهٔ سنگان و فولاد مبارکه از منطقهٔ سیرجان سهیم است. این بدان معنی است که فولاد مبارکه باید مادهٔ معدنی را از سیرجان به سنگان ببرد و فولاد خوزستان هم از سنگان منتقل کند و این یعنی هزینهٔ حملونقل. درحالیکه اگر این تقسیمبندی و سهمیهبندی بهدقت و با کار کارشناسی صورت گیرد، فولاد مبارکه میتواند سهمیهٔ کنسانترهٔ خوزستان را در سنگان خرج فولاد سنگان خود کند. فولاد خوزستان هم مواد معدنی موردنیاز خود را از سیرجان با هزینه حملونقل بسیار اقتصادیتری تأمین کند. این مدیریت باعث میشود کاهش زیادی در هزینهها و انرژی صورت گیرد. فولادسازان به جد از مجموعهٔ حاکمیت، وزارت صمت و متولیان درخواست کردند که این سهمیهبندی و تقسیمبندی سهمیهها برای سال 99 با دقت بیشتری انجام شود.
برای تأمین سنگآهن، خود فولادسازان اقدام خاصی کردند؟
بله. طی دو ماه اخیر مدیرعامل فولاد مبارکه ورود این شرکت به حوزهٔ معدن را اعلام نمود. مدیریت شرکت به این نتیجه رسیده است که باید صاحب معدن باشد، اگرچه سرمایهگذاری در این حوزه بلندمدت است. شرکتهای فولادساز خود را نقطهٔ مقابل معدن کاران نمیدانند. به هر دلیل، اتفاقاتی افتاده که نباید میافتاد، ولی الآن باید با همراهی و همدلی همدیگر اجازه ندهیم سرمایههای کشور معطل مواد معدنی بماند.
فولادسازان برای مدیریت هزینههای خود چه اقدامات دیگری میتوانند انجام دهند؟
در بخش خرید و تأمین کالاهای اساسی همکاریهای خوبی بین شرکتها ایجادشده است. همچنان که در دوران بحران الکترود گرافیتی، فولاد مبارکه بهصورت امانی تقریباً به همهٔ فولادسازان کشور الکترود داد.
اگر شرکتهای فولادساز بتوانند در خرید کالاهای اساسی با همدیگر هماهنگ شوند، قطعا هزینه و زمان تأمین کالا کاهش زیادی پیدا میکند. در خصوص بومیسازی و تأمین داخلی اقلام وارداتی باید تجارب به اشتراک گذاشته شود. بهعنوانمثال، تجارب فولاد مبارکه در بومیسازی وایرهای مغزدار و ساخت «کافی و کازی» موردنیاز خط تولید که پیشازاین از خارج از کشور تأمین میشد، به اشتراک گذاشته شود.
به نظر شما این جلسه تا چه میزان راهگشا بود؟
این جلسه مقدمهای بود برای اینکه تصمیماتی در سطح مدیران خرید شرکتها مطرح و اتخاذ شود. بدیهی است خروجی آن به مدیران عامل پنج شرکت منتقل و با تأیید ایشان مصوبات نهایی اجرایی میشود. بدون شک راهبردهای مطرحشده میتواند در سایهٔ خرد جمعی مدیران عامل شرکتها، در تصمیمگیریهای کلان مؤثر واقع شود.