جمعه 2 آذر 1403, Friday 22 November 2024, مصادف با 20 جمادی‌الاول 1446
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 14734
منتشر شده در چهارشنبه, 09 مهر 1399 13:50
تعداد دیدگاه: 0
معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه:

مدتی است ورق های فولادی در کش و قوس میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان روزهای پرالتهابی را می گذراند. تولیدکنندگان می گویند هرچه در توان داشته اند برای تولید بیشتر به کار گرفته اند. مصرف کنندگان نیز نظام توزیع کالاها را مقصر اصلی می دانند که آنها را مجبور میکند به بازاری روی بیاورند که سکان آن در...

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز و به نقل از روابط عمومی شرکت فولاد مبارکه , طهمورث جوانبخت، معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه، با تأکید بر اینکه تولیدکنندگان فولاد به فروش محصولات خود کاملا پایبند بوده اند و به تعهدات خود عمل میکنند، بر این باور است که کنترل دستوری قیمت فولاد سبب اختلاف قیمت ورق در بازار شده است؛ بنابراین دولت باید مکانیسم هایی را به کار گیرد که توزیع ورق به صورت کاملا نظارت شده و بدون دخالتهای دستوری دولت به شیوۀ عرضه و تقاضا پیش رود.

مدت زیادی است که قیمت ورقهای فولادی در بازار با چالش مواجه است. تولیدکنندگان میگویند هر آنچه تولید میکنند به بازار ارائه میدهند و مصرف کنندگان بر این باورند که دستشان به آنچه نیاز واحدهای تولیدیشان است نمیرسد. نمونۀ آن هم تولیدکنندگان لوازم خانگی هستند که تولیدکنندگان محصولات فولادی را مقصر میدانند. به هرحال شرکت فولاد مبارکه ازجمله شرکتهای معظم تولیدکنندۀ ورق فولادی و تأمین کنندۀ اصلی نیاز صنایع پایین دستی در این حوزه است. ریشۀ بروز اختلافات قیمت ورق در بازار چیست؟
بدون تردید دلیل اصلی اختلاف قیمت ورق در بازار، کنترل دستوری قیمت ورق فولادی به جای تعیین قیمت در فرایند شفاف عرضه و تقاضا در بورس کالاست. البته باید به این نکته هم توجه داشت که نوسانات قیمت ارز و انتظار افزایش قیمت ورق های فولادی در بین مشتریان نیز بی تأثیر نبوده و اوضاع به نحوی پیش رفته که موجب افزایش تقاضا و انباشت ورق در شرکتهای خریدار به دلیل ترس از افزایش قیمت بیشتر و نیز سفته بازی و سودجویی دلالان به دلیل ناتوانی شرکت های تولید کنندۀ واقعی از خرید شود. در این میان، اصرار بیش از حد بر کنترل قیمت در بورس کالا نیز دقیقا سبب ورود دلالان به چرخۀ خرید محصول شده است. با انجام عملیات سفته بازانه، اقلام لازم به دست تولید کنندۀ واقعی که به نوعی مصرف کنندۀ واقعی محصولات فولادی است، نمیرسد؛ چراکه دلالان این فرصت را از صنایع پایین دستی به عنوان مصرف کنندۀ واقعی میگیرند. بنابراین باید تأکید کرد که لازم است همانند سالهای گذشته، عرضۀ اختصاصی هرچه بیشتر برای شرکت هایی همچون فولاد مبارکه فعال گردد تا نیاز تولیدکنندگان واقعی بر اساس شناخت و تجربۀ 25 سالۀ این شرکت تأمین گردد و ضرورتی برای مراجعۀ مشتریان به بازار و ایستادن در صف انبوه دلالان نباشد و سفته بازی نیز کاهش یابد.


به هرحال دولت هم میخواهد نقش خود را به عنوان سیاست گذار و مداخله گر به منظور تنظیم بازار ایفا کند و بنابراین درست یا غلط، دست به اقداماتی میزند. آیا در حوزۀ محصولات فولادی تخت، واقعا کمبود تولید وجود دارد یا مکانیسمهای عرضه به خوبی کار نمی کنند؟
واقعیت آن است که در سال 98 مصرف ظاهری اسلب در کشور حدود 8 میلیون تن بوده که تقریبا همین مقدار نیز به بازار داخل عرضه شده است. البته لازم است جهت تأمین هرچه بیشتر اسلب موردنیاز بازار داخلی، اهتمام بیشتری صورت گیرد و تولیدکنندگانی که توأمان اسلب، بلوم و بیلت تولید میکنند، تمرکز اصلی خود را بر تأمین حداکثری اسلب موردنیاز بازار داخلی قرار دهند. همچنین باید به این نکته توجه داشت که اسلب تحویل شده به نوردکاران کشور برای تولید محصولات خطوط پایین دستی فولادی، نظیر محصولات گرم، سرد و پوشش دار است و بر این اساس، اگر دیگر شرکت های نوردکار، محصولات تولیدی خود را مانند شرکت فولاد مبارکه به صورت منظم و مداوم در بورس عرضه کنند، تقاضای بازار فروکش میکند و بین عرضه و تقاضا تعادل ایجاد میشود. برای این مهم ضروری است چند اقدام اساسی صورت گیرد: اولا نوردکاران باید زمینۀ افزایش بهره وری خطوط تولیدی خود را فراهم سازند؛ ثانیا قرار تعهد تولید برای آنها از سوی دولت و سیاست گذار صادر گردد. البته این دو اقدام به تنهایی کافی نیست؛ بلکه نکتۀ سومی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که قیمت پایه برای نوردکاران باید بر اساس میانگین کشف شدۀ قیمت های قبلی باشد.


شائبه ای از سوی مصرف کنندگان ورق های فولادی مطرح میشود و آن اینکه خود تولیدکنندگان شرایط را به گونه ای پیش میبرند که وضعیت بازار اینطور باشد. با توجه به این توضیحات، آیا باز هم شما معتقدید تولیدکنند گان از عرضۀ به موقع و مکفی ورق سر باز میزنند یا این کار اصولا صرفه ای برای تولیدکنند گان ورق ندارد؟
همان طور که مستحضرید از ابتدای راه اندازی بورس کالا در کشور، شرکت فولاد مبارکه همواره و به صورت پیوسته و منظم، تنها شرکت عرضه کنندۀ ورقهای فولادی بوده است؛ درحالی که دیگر تولیدکنندگان ورق، تاکنون هیچ گونه عرضهای در بورس کالا نداشته اند و پیگیری نهادهای نظارتی نیز منجر به عرضۀ آنها نشده است. بر این اساس، مقتضی است تدابیر لازم و مؤثری در این خصوص اتخاذ گردد و نظارت دستگاه های نظارتی بر عملکرد این شرکت ها بیشتر شود. ما این نکته را قبول داریم که باید همۀ تولیدکنندگان دست به دست هم دهند و نیاز داخلی و صنایع پایین دستی را با قیمت مناسب و در شرایط خوب تأمین کنند، اما فولاد مبارکه در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نکرده است.


به هرحال هجمۀ تولیدکنندگان صنایع پایین دستی به مجموعه هایی مثل فولاد مبارکه هر چند وقت یک بار فضای بازار را در برمیگیرد و مقامات مسئول را درگیر میکند. سؤال اصلی اینجاست که چه دلایلی در ذهن صنایع پایین دستی هست که به شکل گیری این فضاها منجر میگردد؟
شرکت فولاد مبارکه دارای کامل ترین زنجیرۀ خطوط تولید محصولات فولادی تخت و تنها عرضه کنندۀ همیشه در صحنۀ بورس کالا بوده و هست و همواره از سیاست گذاری های کلان کشور از جمله عرضۀ محصولات در بورس کالا، فروش محصولات بر اساس سامانۀ بهین یاب و مواردی از این دست تبعیت کرده و اطلاعات شفاف و روشنی در اختیار تمام نهادهای نظارتی و عامۀ مردم گذاشته است؛ همین دلایل باعث شده از فولاد مبارکه انتظار برود که به عنوان تنها مرجع شفاف تأمین ورق فولادی تخت در کشور، کالای موردنیاز تمام صنایع را، خصوصا مشتریانی که به محصولات باکیفیت نیاز بیشتری دارند، تأمین کند.


به هرحال دغدغۀ تأمین پایدار مواد اولیۀ صنایع پایین دستی در حوزۀ فولاد همواره وجود داشته است. چگونه میتوان این دغدغه را برطرف کرد؟
همان طور که میدانید تأمین مواد اولیه برای هر تولیدکننده ای چالش ها و دغدغه هایی ایجاد میکند که بر هیچکس پوشیده نیست؛ ولی در حوزۀ محصولات فولادی جهت اطمینان خاطر تولیدکنندگان از تأمین پایدار مواد اولیه، نیاز است قراردادهای بلند مدتی منعقد شود و این مهم از طریق ترکیبی از عرضۀ عمومی و اختصاصی در بورس کالا قابلیت تحقق دارد.


شما چه برنامه هایی برای تأمین ورق موردنیاز صنایعی مانند خودروسازی، قطعه سازان و لوازم خانگی دارید؟
تقاضای ماهانۀ کلاف و ورق سرد 88 هزار تن بوده که 65 هزار تن از آن مربوط به تقاضای صنایع استراتژیک خودروسازی، قطعه سازی و لوازم خانگی است و تأمین نیاز این صنایع فقط با عرضۀ عمومی بدون شک به مخاطره خواهد افتاد. بنابراین تنها راه حل این است که تأمین نیاز صنایع استراتژیک مذکور از طریق 90 تا 95 درصد عرضۀ اختصاصی در بورس کالا و مابقی از طریق عرضۀ عمومی انجام پذیرد. بدین ترتیب کل تقاضای صنایع مذکور که در کشور قابل تولید است تأمین خواهد شد. در همین راستا فقط بشـکه سازان بتوانند از محل حداکثر 10 درصد عرضۀ عمومی در بورس کالا نیازشان را تأمین کنند که چون مقدار تقاضا و عرضۀ عمومی متناسب میشود، قیمت کشف شده کاهش خواهد یافت.


راه حل مدیریت فضای کنونی چیست و دولت با چه روش هایی میتواند این فضا را کنترل کند؟
یکی از بهترین راه حل های کارشناسی که دولت به واسطۀ آن میتواند شرایط را بهبود بخشد، تسهیل عرضۀ اختصاصی فولاد مبارکه است که بر اساس شناخت فنی و کارشناسی 25 سالۀ این شرکت، نیاز مشتریان واقعی را تأمین میکند و تضمین میشود که تولیدکنندگان واقعی دغدغۀ تأمین مواد اولیه را نداشته باشند. از همین رو، تقاضا در بازار کاهش می یابد و حساسیت بر تعیین قیمت در بورس هم از بین می رود و در مدت حداکثر 3 ماه قیمت ها به شرایط عادی برمی گردد و عملا بازار کنترل خواهد شد.


آیا روش هایی مثل بورس کالا میتواند بازار را به آرامش برساند؟
کنترل دستوری قیمت و بر هم زدن نظام کشف قیمت از طریق عرضه و تقاضا در بورس در مرداد 1397 نیز تجربه شد که به افزایش تقاضا و تشدید اختلاف بین قیمت بورس و بازار منجر شد. از آذر همان سال که فشارها برداشته شد، قیمتها کنترل شد و بازار آرامش یافت. به هرحال فولاد مبارکه ۱۰۰ درصد محصولات خود را در بورس عرضه میکند؛ ضمن اینکه ۴۰ درصد محصولات گرم در تالارهای اصلی و ۶۰ درصد باقی مانده بر اساس دستورالعمل های ستاد تنظیم بازار عرضه میشود. نکتۀ حائز اهمیت آن است که بر اساس دستورالعملهای ستاد تنظیم بازار، این شرکت در مورد ورق سرد نیز در تالارهای اصلی ۲۰ درصد و برای صنایع استراتژیک فولاد ۸۰ درصد عرضه دارد. بنابراین همانطور که گفتم، از سال ۸۵ محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا عرضه شده و این شرکت به وظیفۀ حاکمیتی خود عمل کرده است. به این نکته نیز باید توجه داشت که عرضۀ فولاد مبارکه دقیقا بر اساس برنامه ریزی بورس کالاست. ما از همان ابتدا کف عرضه را رعایت میکنیم؛ لذا اول هر ماه عرضۀ عمومی انجام میشود. از سوی دیگر، مچینگ فولاد مبارکه کاملا مشخص است و عرضه به صورت اختصاصی به تولیدکنندگان واقعی صورت میگیرد. در عرضۀ اختصاصی نیز کار کارشناسی صورت گرفته و ظرفیت تولید کنندگان پایین دست را ارزیابی میکنیم. به هرحال فولاد مبارکه بر اساس تجارب چندین ساله در عرضۀ محصولات به بازار، اطمینان دارد با تعیین قیمت طبق فرایند عرضه و تقاضا، فعال شدن فروش مچینگ و بازگشت به روال عادی عرضه در بورس کالا، التهاب قیمت در بازار روند نزولی خواهد گرفت و این امر در مجموع به نفع زنجیرۀ فولاد کشور و بازگشت ثبات به بازار محصولات فولادی تخت خواهد بود. برای اجرای این مهم لازم است تمامی بندهای تصمیمات هشتادمین جلسۀ کارگروه تنظیم بازار اجرا شود، از جمله عرضۀ محصولات سایر شرکتهای خریدار ورق فولادی و نوردکاران در بورس کالا، فروش انواع لوله و پروفیل حداکثر ۱۲ درصد بیشتر از قیمت ورق گرم دریافتی در همان ماه، نظارت و کنترل بر موجودی انبارهای مستقر در استانها، تسهیل در عرضۀ محصولات فولاد مبارکه به میزان ۴۰ درصد ورق گرم و ۲۰ درصد ورق سرد در تالار معاملات بورس کالا و فروش بقیه تولیدات در مچینگ و عدم ابطال معاملات. همچنین روش تعیین قیمت پایه در بورس کالا و سقف رقابت نیز باید اصلاح شود که بر این اساس، پیشنهاد میگردد قیمت پایه برابر با متوسط موزون قیمت کشفشدۀ قبلی برای هر نماد در نظر گرفته شود و امکان رقابت تا سقف قیمتهای جهانی با نرخ تسعیر ارز سنا (اسکناس) در نظر گرفته شود. با این روش نوسانات قیمت در عرضه های متوالی به حداقل میرسد و مشتریان به دلیل اطمینان از ثبات نسبی قیمت و دریافت کالا برای خرید از بورس کالا هجوم نمی آورند. از سوی دیگر، به علت نیاز گروه فولاد مبارکه به ارز برای تأمین برخی تجهیزات و مواد اولیه از خارج کشــور، لازم اســت صادرات حدود ۲۵ درصد مجموع محصولات گروه فولاد مبارکه مجاز باشد و موانع انجام صادرات این گروه تا این سقف برداشته شود؛ ضمن اینکه جهت تداوم تولید در شرکت های فولادساز از جمله فولاد مبارکه تأمین به موقع و کافی مواد اولیۀ موردنیاز ازجمله سنگ آهن و کنسانتره لازم و ضروری است و باید معادن و کارخانجات تولیدی ملزم به تأمین به موقع و مداوم مواد اولیه برای شرکتهای فولادی باشند. به هر روی، لازم است اجرای تصمیمات کمیتۀ تخصصی تنظیم بازار مورخ 1/5/99 به منظور بررسی کارشناسی دقیق تر به تأخیر افتد تا پس از اصلاح آن مجددا ابلاغ گردد. نباید فراموش کرد که شرکت فولاد مبارکه برای توسعه و تأمین صنایع داخل کشور گام های مؤثری برداشته است؛ در نتیجه میزان واردات محصولات فولادی تخت طی چند سال گذشته از 3 میلیون و 678 هزار تن به ۵۰۸ هزار تن در سال ۹۸ رسید و ۸۶ درصد تنزل یافت. بدین ترتیب از یک طرف وابستگی صنایع فلزی به فولاد سازان خارجی و دیگر کشورها کاهش یافت و از طرف دیگر موجبات اشتغال زایی و رونق تولید بیشتر در داخل کشور فراهم شد که البته در کنار آن میتوان به جلوگیری از خروج میلیاردها دلار از کشور نیز اشاره کرد. ضمن اینکه مشتریان فولاد مبارکه در ۱۲ زمینۀ مختلف فعالیت میکنند که یکی از آنها مربوط به صنایع تکمیلی و نوردکاران است. فولاد مبارکه با رویکرد توسعۀ زنجیرۀ پایین دستی و در جهت حمایت از بازار داخل، کالای موردنیاز و خوراک خطوط تولیدی شرکت های فولادی را تأمین کرد تا از یک سو در شرکتهای مذکور تولید و اشتغال تداوم یابد و از سوی دیگر محصولات فولادی تخت تولیدشده در آن شرکتها به بازار عرضه گردد.

نوشتن دیدگاه