لابهلای کوههای جنوب غربی استان اصفهان، آتش و آهن باهم همپیمان شدهاند تا مردانی از سرزمین "جی" نانی به کف آرند و بهغفلت نخورند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، حالا پیوند این دو عنصر طبیعی آنچنان در دل صنعت ایران زمینه ریشه دوانده که 40 کشور دنیا مشتریهای ثابت تولیدات فولادی مجتمع فولاد مبارکه شده و علاوه بر آنها فولاد مبارکه بهعنوان یک صنعت کامل، بالادست و پاییندست خود را نیز تغذیه میکند. مجموعهای که قرار است در سال 1404 طرحهای توسعهای خود را آنچنان به فرجام برساند که همچنان سهم 50 درصدی در تولید 55 میلیون تنی فولاد کشور داشته باشد، اما بار مدیریت استراتژیک این کارخانه بزرگ فولادی که 25 سال از عمر آن میگذرد بر عهده بهرام سبحانی، مدیرعامل گروه فولاد مبارکه اصفهان هست و وی همچنین معتقد است که میتواند چشمانداز 1404 را بهخوبی در این کارخانه اجرایی سازد. در این زمینه گفتوگویی با وی انجام دادیم که آن را ازنظر میگذرانیم:
ابتدا از افق 1404 آغاز کنیم، به نظرتان تولیدات 55 میلیون تنی فولاد در کشور و سهم 50 درصدی فولاد مبارکه در این زمینه چقدر واقعبینانه است؟
وقتی این سند آماده میشد یکسری اصول و قواعد در آن در نظر گرفته شد یکی از این موارد افزایش جمعیت ایران بود. مثلاً در سند چشمانداز برای ایران در سال 1404 یک جمعیت 90 میلیون نفری در نظر گرفتهشده است، با توجه به اینکه اکنون جمعیت کشور 80 میلیون نفر است، بهاحتمالزیاد تا 8 سال آینده این مهم قابلدسترس باشد، همچنین پیشبینی رشد اقتصادی ایران در این زمان مثبت 8 درصد است، پس یک کشور 90 میلیون نفری با چنین رشد اقتصادی باید اقتصاد اول منطقه شویم. حالا با چنین مختصاتی نمیتوان مصرف فولادی کمتر از سرانه 350 کیلوگرم برای هر نفر در کشور متصور شد و وقتی این رقم را در 90 میلیون نفر جمعیت ایران ضرب کنیم، به عدد 32 میلیون تن میرسیم. این میزان تنها مصرف داخل کشور بدون در نظر گرفتن میزان صادرات است و چنانچه صادرات فولاد را هم به آن اضافه کنیم، میبینیم که میتوانیم به رقم 55 میلیون تن در سال دستیابیم و این خیلی دور از انتظار نیست، نمودارهای رشد نیز این عدد را تائید میکند.
به نظر شما موقعیت ایران برای دستیابی به چنین آماری چگونه است؟
ایران یک کشور ویژه است، بهطور مثال ایران تنها کشوری است در منطقه که از سه لحاظ سنگآهن، گاز و نیروی انسانی بهطور همزمان بهره میبرد و این موضوع کشورمان را در منطقه منحصربهفرد ساخته است. یعنی هیچ کشوری در منطقه این سه مزیت را بهطور همزمان ندارد.پس میبینیم که تولید سالیانه 55 میلیون تن فولاد برای کشور بزرگ و با پتانسیلی مانند ایران کار خیلی سختی نیست. البته که مشکلاتی نیز در این زمینه وجود دارد که باید با برنامهریزی دقیق و اصولی بر آنها پیروز شویم.
فولاد مبارکه در تولید این میزان از فولاد چه نقشی میتواند داشته باشد؟
سال 70 وقتی شرکت فولاد مبارکه افتتاح شد، ظرفیت اولیه تولید آن 2 میلیون و 400 هزار تن در سال بود، ولی امروز باگذشت بیش از 2 و نیم دهه از عمر آن، به 7 میلیون و 200 هزار تن رسیده است، یعنی ظرفیت تولید این کارخانه سه برابر شده است. از سویی در مسیر تولید فولاد به ترتیب سنگآهن، کنستانتره، گندله، آهن اسفنجی، فولادسازی و نوردها وجود دارند که نبود هرکدام از آنها چرخه بالادست یا پاییندست را دچار اختلال میکند، لذا با توجه به اینکه فولاد مبارکه یک مجموعه کامل است و نگاه ویژهای نیز به چشمانداز دارد، باید بتواند نیمی از تولید 55 میلیون تنی را بر دوش بکشد.
یکی از مشکلات عمده پیش رو موضوع تحریمها است، در این سالها چگونه توانستید پول صادرات را دریافت کنید؟
پیش از برجام محدودیتهایی برای این موضوع وجود داشت، ما نیز توسط واسطهها صادرات را انجام میدادیم، یعنی یک واسطه پیدا میکردیم که میگفت در اسناد هیچ نامی از ایران برده نشود، اما پس از برجام واسطهها کنار رفتند و اکنون مستقیم موضوع صادرات را پیش میبریم.
با اینکه ایران یکی از تولیدکنندگان فولاد در منطقه شناخته میشود، اما بعضی مواقع دیده میشود که فولاد وارد میکنیم، حتی بعضاً اعتراضهایی نیز به این موضوع میشود، به نظر شما با توجه به ظرفیت بالای تولید فولاد در کشور، دیگر جایی برای واردات باقی میماند؟
من معتقدم که در فولاد جمع جبری جایی ندارد، مثلاً بگوییم ما 20 میلیون تن فولاد تولید میکنیم، 20 میلیون هم مصرف میکنیم، پس دیگر نیازی به واردات نداریم، نه اینطور نیست، ما وقتی به سمت تولید 55 میلیون تن حرکت میکنیم، نمیتوانیم یکشبه برای 30 میلیون تن مازاد خود مشتری پیدا کنیم، پس باید آرامآرام وارد بازار شویم و آن را بشناسیم و به آن دسترسی داشته باشیم. باید همزمان هم صادر کنیم و هم وارد کنیم. البته الآن برای این موضوع دیر است، اگر قرار باشد بر اساس افق 1404 حدود 20 میلیون تن فولاد صادر کنیم، از 10 سال قبل باید همه واحدهای فولادی بهعنوان صادرکننده وارد میدان میشدند. صادرات و واردات دو سوی یک چرخه اقتصادی هستند که باید بهطور همزمان موردتوجه قرار بگیرند، ازاینرو من معتقدم جمع جبری در این زمینه جایگاهی ندارد.
بسیاری از مردم با صنعت فولاد آشنایی کامل ندارند، به نظر شما اگر تولید و عرضه فولاد کم شود چه تبعاتی برای کشور به همراه دارد؟
کافی است تنها 30 درصد از تولید فولاد کشور کاهش یابد، آنوقت میبینیم که چه سروصدایی در کشور به راه میافتد، بخش حملونقل بهویژه حملونقل جادهای و ریلی از کار میافتد و صنایع پاییندست و بالادست دچار مشکل میشوند، سال 94 یکبار در مقطعی تولید فولاد دچار نقصان شدیم، آن زمان بسیاری از شرکتهایی که با فولادسازان در ارتباط بودند دچار مشکل شدند و بیکاری در کشور افزایش یافت. تولید فولاد نهتنها باعث افزایش فرصتهای شغلی در پاییندست و بالادست میشود، که نقش بسیار پررنگی نیز در چرخش چرخهای صنعت دارد.