دریچه ای به باغ شهادت گشوده شد واین دریچه در یکی از چهاراه های بالای شهر اصفهان دو غیور مرد را با خود به بیکران هستی برد.به جاودانگی نام ها ، به نیک نامی یادها و به غیرتمندی اراده های آهنینی که زیر سبز رنگی لباس هایشان گل سرخ امنیت جوانه می زند.
همراز /رضا صالحی پژوه: آری، قصه پر غصه شهادت دو مامورفراجا جمعی کلانتری 16 اصفهان از آنجا آغاز شد که یک پریشان حال شده سلاح به دست گرفت و شهروندی را کشت، ماموران که رسیدند، بی محابا به سویشان آتش گشود و دو جوانمرد، دو عزیز ، دو مرد خانواده و دو حافظ امنیت را در خون پاک شان غلتانید.
مردانی که هر کدام خانواده ای داشتند و برای تک تک اعضای خانواده اشان آرزوهایی. اما امنیت مردم جامعه را مقدم دانستند بر تمایلاتشان و اینگونه آسمانی شدند.
حال بگذریم از لحظه ای که همدم وهمراه دو جوانمرد آسمانی شده چگونه خبر شهادت عزیزانشان را فهمیدند و اگر فرزندی داشته باشند، فرزندانشان چطور بی خبر از آوار بی پدری، خبر بی پدری را شنیدند.
ولی به راستی چه شد که اینچنین در میان شهری به عظمت وبزرگی اصفهان، مردی سلاح به دست می گیرد و سه نفر را به قتل می رساند؟
برای ریشه یابی این موضوع باید عوامل متعددی را در این زمینه دخیل دانست که البته مهاجرت و تاثیر از رسانه در این رفتار ضد بشری و ضد اجتماعی می تواند پررنگ تر از مابقی عوامل باشد.
ترویج خشونت توسط برخی از شبکه های ماهواره ای و متاسفانه وا دادگی برخی متولیان تولیدات فرهنگی در برابر این شبکه ها موضوع کم اهمیتی نیست که بشود به سادگی از کنار آن گذشت و مهم ترین عامل این اهمیت نیز این که هر گاه برنامه ای برای ساماندهی فضای سینمای خانگی ارائه می شود، جیغ های بنفش سلبریتی ها و دست اندرکاران این نوع تولیدات سیاه و البته مافیای پشت پرده بلند می شود.
تاسی سینماگران از سینمای هالیود که تلاش دارد فرهنگ بی فرهنگی خود را بر تمدن چندین هزارساله شرق مستولی سازد، آن هم با هدف سبک سازی در زندگی افراد در جوامع فرهنگی شرق، بی شک وادادگی فرهنگی است .
امروز سینمای خانگی در بیشتر موارد مروج خشونت در جامعه و نادیده گرفتن سبک زندگی ایرانی – اسلامی شده و پرچم دار غربزدگی ملموس با ابزارهایی مانند توسعه روابط غیر متعادل فردی ، نادیده گرفتن ارکان خانواده، برابری حقوق زن و مرد برای خارج ساختن جامعه از ریل غیرت و ایجاد زمینه بردگی جنسی زنان، قومیت گرایی و ... شده است.
اما در کنار آن از نوع اطلاع رسانی، جریان سازی خبر و وارونه جلوه دادن وقایع در جامعه توسط شبکه های خبری در اختیار معاندین آن هم در برابر بحران مخاطب رسانه ملی، نباید غافل شد.
رسانه هایی که به راحتی جای مظلوم و ظالم را عوض می کنند و با بهره گیری از ابزارهای خبری تلاش می کنند تا جامعه را ملتهب کرده و ماهی خو را از آب گل آلود جوامع ملتهب بگیرند، دلشان نه برای دو مامور انتظامی که روز گذشته به شهادت رسیدند می سوزد، نه برای آن جوانی که در اثر غفلت در اوج اغتشاشات دست به اقدامات مخرب می زند و پای میز محاکمه می ایستد.
آن ها هر دوی این گروه و دسته را تا جائی می خواهند که برای اهداف ضد بشری خودشان سود داشته باشند، در غیر اینصورت شهادت مظلومانه دو مامور انتظامی و یا اعدام و قصاص جوان غافل شده در برابر واقعیات برای آن ها کمترین اهمیتی ندارد.
و اما بی شک عوامل دیگری از قبیل مهاجرت به شهرهای بزرگ و عدم نقش پذیری در جوامع و تلاش برای همسو کردن رفتارهای صحیح اجتماعی افراد با رفتارهای فردگرایانه دسته ای اندک ولی قانون گریز، معیشت و تلاش برای امرار معاش به سبک زندگی مصرف گرایانه، دوری از معنویات و نادیده گرفتن حقوق افراد در وقوع چنین حوادثی اثر پررنگ دارد.
حالا با این رخداد ، آن چه که فقدان آن بیشتر از قبل جلوه می کند تقویت رسانه های داخلی با هر نگرش و دیدگاهی که در چارچوب قانون جمهوری اسلامی ایران می گنجد در برابر رسانه های در اختیار معاندین، اهمیت دادن به ساختارهای خانوادگی و ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی، سامان بخشی فضای یله و رها شده مجازی، تلاش مضاعف مسئولان برای ارتقای سطح زندگی و معاش مردم بوده که امیدواریم به حرمت و برکت خون این دو شهید والامقام و دیگر شهدای عرصه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، امنیت، سلامت و دفاع از حریم حرم شاهد و ناظر بروز آن در جامعه ایران اسلامی باشیم./انتهای پیام