امروز زندگی شهری با چالشی به نام سگهای ولگرد در محیط شهری مواجه شده است که آسیبها و تهدیدات بسیاری برای محیطزیست و انسانها دارد و این امر نتیجه ژستهای حیواندوستی و عدم مدیریت اصولی پسماند در سطح شهرهای مختلف کشور است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، براساس آمار بهدستآمده در سال 1400، 260 مورد سگگزیدگی و 16نفر فوتی؛ 1401، 320 مورد و 16نفر فوتی؛ 1402، 360 مورد سگگزیدگی و 18نفر فوتی در کشور رخ داده است. اما آنچه در رابطه با این آمار تکاندهنده است، این است که 85 درصد سگگزیدگیها توسط سگهای صاحبدار و 15 درصد توسط سگهای ولگرد است، یعنی علاوهبر سگهای ولگرد، اینبار مردم باید نگران سگهای قلادهداری باشند که همراه صاحبانشان در سطح شهر تردد میکنند. متاسفانه این واقعیت وجود دارد که مسئولان در ماجرای پرورش و نگه داشتن سگ، گمان میکنند که اگر قانونی وضع کنند یعنی این امر را بهرسمیت شناختهاند.
به این دلیل که پرورش و نگه داشتن سگ با فرهنگ ما همخوانی ندارد، بنابراین مسئولان بهطور کل از این امر غافل میشوند تا مبادا مساله فرهنگی- اجتماعی پرورش سگ در جامعه بهرسمیت شناخته شود. درصورتیکه اگر مسئولان این امر را محدود کنند، میتوانند مساله را هم کنترل کنند. درست مانند رانندگی امروز ما در کلانشهرهای بزرگ کشور که بهدلیل اهمیت مساله رانندگی در کلانشهر و خطراتش، قوانین سختگیرانهای هم برای رانندگی وضع شده و درنهایت امر رانندگی در کلانشهرها به امری کنترلشده توسط نهادهای ذیربط تبدیل شده است، یعنی اگر کسی تخلف کند بهسرعت اعمال قانون خواهد شد، صنعت پت نیز میتوانست همینگونه باشد. اگر قوانین سختگیرانه و همسو با دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی برای صنعت پت اخذ میشد شاید امروز به این وضع دچار نمیشدیم. اما مانع این اتفاق چیست؟ بهنظر میرسد مانع اصلی عدم توجه به اهمیت این امر از لحاظ فرهنگی- اجتماعی و حتی زیستمحیطی است. مساله اصلی سگپروری خلأ قانونی حقوق افراد است که بهوضوح دیده میشود، یعنی اکنون شهروند نمیداند که اگر مورد حمله یک سگ قرار گیرد، باید از چه طریقی پیگیری کند و کدام قانون حامی او خواهد بود؟ دیه او چگونه تعیین خواهد شد؟
دیماه 97 بود که دو سگ شکاری در لواسان به یک خانواده حمله کرد و دختر 10ساله این خانواده مورد حمله دو سگ بدون قلاده قرار گرفت. در پی این حمله، یکی از سگها دست و دیگری پای دختر 10ساله را گاز گرفتند و شدت دریدن سگ تا جایی بود که دندانهای یکی از سگها در بدن دختر بچه باقی مانده بود. هرچند این اتفاق احساسات عمومی را در پی داشت اما تا به امروز هیچ قانونی درخصوص سگگردانی تهیه، تدوین و تنظیم نشده است که اصولا صاحبان سگ، در چه زمان و مکانی اجازه دارند سگهایشان را بگردانند؟ در نبود قانون و بیتوجهی نسبت به تدوین و تنظیم قانون برای این سگگردانی امروز پارکهای تهران و کلانشهرهای دیگر به محلی ناامن برای خانوادهها و کودکان تبدیل شده است.
سخن آخر اینکه تا تهیه و تدوین یک قانون در رابطه با سگگردانی، اگر در سطح شهر تردد میکنید و فرزند دارید، مراقب فرزندانتان از خطر احتمالی سگگزیدگی باشید؛ چراکه قانون پاسخ در خور و مناسبی برای شما نخواهد داشت. اگر هم یک روز قصد داشتید به سگهای ولگرد غذا دهید، تصویر پسربچه 5ساله دزفولی که مبتلا به هاری شد را حتما پیش از غذارسانی به سگهای ولگرد ببینید./انتهای پیام
فرهیختگان