"ایران یکپارچه" تنها یک شعار نیست، یک مانیفست هم نیست، یک دکترین است ، یک ایدئولوژی ملی است با پشتوانه بالاتر از 98 درصد رای مردمی.ایدئولوژی که انقلاب ایران به رهبری امام خمینی(ره) بر مدار آن به پیروزی رسید و خدشه وارد کردن به آن مصداق به دست نامحرمان افتادن انقلابی است که اینک به درختی تنومند...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، شاید شنیده اید که نمایندگان یکی از استان های همجوار طی نامه ای به مسئولان کشوری به ویژه معاون اول رئیس جمهور خواستار تغییر استاندار اصفهان شده و بعد نظارتی وظایف پارلمانی خود را به بعد دخالتی در امور غیر مربوط تنزل داده و اینچنین زمینه کدورت مردمانی شریف و نجیب اصفهان را فراهم آورده اند که این روزها لب شهرشان در عطش بی تدبیری خشکیده و سینه اش شرحه شرحه شده است.
اما در ریشه یابی این مسئله می توان به وضوح به عدم اتحاد نمایندگان استان اصفهان در ادوار گذشته اشاره کرد به طوری که در زمانی که اصفهان بیش از هرچیز برای به دست آوردن حق مسلم خود از سهم آبه وحق آبه ای که روزگاران نه چندان کهن بابت آن مستمری به حکومت وقت پرداخت کرده بود، نیاز داشت، یکی از نمایندگان این شهر به دنبال دفن یا عدم دفن مستشرقی بود که قطعا مرده آن از زنده آن که قرار بود به دستور رئیس جمهور سابق خانه ای جهت سکونت در اصفهان به آن بذل و بخشش گردد، بی خطر تر بود.
همچنین زمانی که اصفهان نیازمند حرکتی موثر در زمینه آب بود واین حرکت از پشتوانه دستور رئیس جمهور مبنی بر جاری بودن مستمر رودخانه زاینده رود برخوردار بود ، برخی از مدیران ، نمایندگان و افراد ذی نفوذ به فکر سهم خواهی از مدیران دولت تازه بر سرکار آمده بودند و واژه "اتحاد" در طاقچه خانه ها خاک می خورد.
آش خانه آن روزها آنقدر شور بود که همسایه هم فهمید و دست به قلم شد. اما به نظر می رسد یا این نامه یک شوخی بی مزه بوده و یا در اثر جهل به قانون و بدون در نظر گرفتن مصالح کشور نوشته شده است ، چرا که ایران این روزها در شیب نه چندان ملایم انتخابات سال 96 قرار گرفته و در حالی که تا چند روز آینده ستاد های انتخاباتی کشور فعالیت خود را رسما آغاز می کنند و وزارت کشور درگیر این رخداد بزرگ می گردد، طرح چنین نامه ای آن هم به بهانه آبی که حق مسلم مردم پایین دست رودخانه بوده، نشان از بی سیاستی نویسندگان آن دارد.
البته بیان این نکته خالی از لطف نیست که استاندار اصفهان پیش از این و پس از برگزاری انتخابات دهمین دور مجلس شورای اسلامی کتبا استعفای خود را به وزیر کشور تقدیم کرد ، اما این استعفا مورد قبول قرار نگرفت و رحمانی فضلی در پاسخ گفت: "با هم آمده ایم با هم می رویم" که این هم به منزله تائید روند فعالیت استاندار اصفهان می باشد.
اما فارغ از سخن پراکنی های صدمن ده غاز نویسندگان نامه مذکور، تذکر این نکته به دولت نیز لازم و ضروری است که استانداران برای فعالیت سیاسی و اجرایی خود نیازمند اعتبار هستند و این اعتبار را از یک برگ حکم کاغذی به دست نمی آورند، بلکه اعتبارشان را از حمایت هایی می گیرند که در راس و بدنه دولت صورت می گیرد، اما متاسفانه طی ماه های اخیر این روال در اصفهان رنگ باخته و پس از طرح استعفای رسول زرگرپور، در اسفند ماه سال 94 هر از چندی نیش و کنایه ای به استاندار اصفهان زده می شود در حالی که حمایتی از وی ازسوی دولت صورت نمی گیرد و نه تنها حمایت صورت نمی گیرد، که گاه و بیگاه مدیران برخی وزارتخانه ها نیز از احتمال جابجایی برخی استانداران خبر می دهند که این مسئله تیم اجرایی استانی مانند استان اصفهان را که در بسیاری از امور پیشرو بوده است بر سر دوراهی و تزلزل قرار می دهد.
دولتیان باید این مسئله را بدانند که حرکت پرشتاب و پرقدرت قطار خدمت تحت عنوان کاروان تدبیر و امید به تدبیری بیش از این نیازمند دارد و باید بهتر از این از مدیران میانی دولت حمایت صورت گیرد تا امید بیشتری در دل ملت ایجاد شود.
و اما سخنی کوتاه با نویسندگان نامه کذایی که هرچند فاقد وجاهت و شانیت است و مطاع فاقد ارزش هم قابل پاسخ دهی نیست، اما بد نیست بگوئیم "حد نگه دار که این مُلک قلندر دارد..."
یادداشت از رضا صالحی پژوه