شب گذشته رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان اصفهان پس از یک دوره بیماری در سن 81 سالگی درگذشت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، سید علی نکوئی زهرایی از فعالان سیاسی پیش از انقلاب بود که استانداری استان های کرمانشاه و قزوین را در دوره سازندگی و اصلاحات در کارنامه خود داشت.
وی یکی از اصلاح طلب های اخلاق مدار بود که به برخی سیاست های اصلاح طلبان در مدیریت شهری فعلی نیز انتقاد هایی داشت.
فتح اله معین، رئیس سابق شورای اسلامی شهر و عضو فعلی این شورا باجناق نکویی زهرایی است.
وی در شرح زندگی خود گفته بود:
اینجانب سیدعلی نکویی زهرایی دراردیبهشت ماه 1319 درمحله بید اباد مسجد سید اصفهان دریک خانواده مذهبی به دنیا امدم . پدرم مرحوم سید جعفر ازخاندان میرمحمدصادقی ( که اکثر ازعلما وشخصیت های علمی ودینی بودند ) ومادرم مرحومه نصرت شیخ زین الدین ( ازنوادگان شهید ثانی ) بانویی مومنه و مدرس قران بود . خواندن ونوشتن را در5 سالگی ازمادر وبانویی ازهمسایگان (مرحومه نصرت وفایی ) اموختم ودرشش سالگی به کلاس دوم دبستان ملی اقدسیه که توسط مرحوم حسین مشکوه تاسیس شده بود رفتم و تا کلاس نهم دراین مدرسه ادامه تحصیل دادم .دوردوم دبیرستان را دردبیرستان هاتف و هراتی گذرانده و درسال 1337 دیپلم ریاضی را از دبیرستا ن ادیب تهران دریافت کردم .
به توصیه یکی ازروحانیون محترم علیرغم تمایل به ادامه تحصیل دردانشکده فنی ، شغل معلمی را انتخاب کردم . دران سالها وضعیت اموزش وپرورش بسیار تاسف اور بود . سیاستهای غلط امریکایی وزارت فرهنگ و حقوق ناچیز معلمان شرایط بدی را بوجود اورده بود . معلمان اکثرا شغلهای دوم وسوم داشتند و اموزش وپرورش تهران با کمبود معلم روبرو بود . فراخوانی جهت کار معلمی درتهران اعلام شد و بنده نیز ثبت نام نمودم وپس ازمصاحبه دریک کلاس کاراموزی فشرده شرکت کردم و اول مهرماه سال 1337 به عنوان اموزگار دبستان اردشیر خیابان خراسان درجنوب تهرا ن اغاز به کارنمودم .
حضورمن دران سالها ان هم باقصد و انگیزه الهی خدمت ، فرصت مغتنمی بود وطی سه سال که درتهران بودم با گروههایی ازمعلمان که درحال مبارزه با دولت و بویژه پیگیر حقوق صنفی خود بودند اشنا شدم . پیگیری های انان و حضوردرباشگاه مهرگان و باشگاه معرفت و نها یتا حضورمعلمان درمیدان بهارستان و شهادت دکتر خانعلی که منجربه سقوط دولت وتشکیل کابینه دکتر امینی و وزارت فرهنگ اقای درخشش و تغییرات چشمگیر ی دروضعیت معلمان و اموزش وپرورش بود ، تجربه های خوب وتاثیر گذاری بر زندگی من داشت .
درسال 39 درموسسه مطالعات وتحقیقات اجتماعی پذیرفته شدم ودرسال 40 بعلت مشکلات خانوادگی به اصفهان منتقل و دردبستا ن ودبیرستان مولوی(2) به عنوان اموزگاردبستان مشغول شدم . درسال 1342 ازدواج نمودم که حاصل ان دوپسر ودودختر می باشد.
درسال 46 دردانشسرای عالی تهران بعنوان بورسیه پذیرفته ودرخرداد سال 1350 موفق به دریافت لیسانس دررشته اموزش ابتدایی گردیدم . هدف ازتشکیل این رشته تربیت و اموزش معلمان به عنوان راهنمای تعلیماتی بود . درتابستان 1350 مدیرکل وقت اموزش وپرورش اصفهان بدلیل کمی سنوات خدمت و جوانی من حاضربه صدورابلاغ راهنمای تعلیماتی نبود ( دران زمان چندنفر ازمعمرین و با سابقه ترین معلمان اموزش ابتدایی راهنمای تعلیماتی بودند ) نهایتا مجبوربه صدورابلاغ گردید و دبستانهای جاده اتشگاه به بنده واگذار شد .چون انگیزه بالا وانرژی جوانی واطلاعات لازم برای این امرداشتم با جدیت وتلاش به کارم ادامه دادم . درسال 55 به عنوان راهنمای تعلیماتی دبیرستان ودرسال 56-57 به عنوان دبیر درهنرستان ابوذر مشغول به کارشدم .
با پیروزی انقلاب اسلامی وتغییروتحول انقلابی جامعه ، تغییر درپستهای سیاسی و مدیریتی ضروری بود . چون ازسالهای 42 به بعد فعالیتهایی جهت مبارزه با رژیم ستمشاهی و اقدامات سیاسی وفرهنگی داشتم ، که به ان اشاره خواهم کرد، ابتدای سال 58 به وزارت کشور مامور و به عنوان اولین فرماندار انقلابی نجف اباد منصوب شدم و مرحله جدیدی درزندگی شغلی و فعالیتهای اجتماعی ام اغاز گردید .
حدود سه سال فرمانداری نجف اباد 2 سال مشاوراستاندار ورئیس بنیاد امورمهاجرین جنگ تحمیلی و سپس مدتی فرماندار اصفهان و پس ازان نیز مسئولیت استانداری باختران (کرمانشاه ) به من واگذارگردید . نزدیک به 6 سال درکرمانشاه درسخت ترین شرایط کشور مراحل مختلف جنگ تحمیلی ، بمباران ها ، موشکباران ، بازسازی ، ورود ازادگان ، عملیات مرصاد و ....را دردوره خدمتم تجربه کردم . ازان زمان مطالب و خاطرات زیادی جهت بازگوکردن دارم و امیدوارم فرصت وتوفیق بیان ان را پیدا کنم .
درزمان وزارت جناب اقای دکترنجفی ، طی بخشنامه ای ازکلیه فرهنگیان مامور درسایر وزارتخانه ها که بیش از 5 سال اززمان ماموریتشان گذشته بود ، خواستند که یا به وزارت متبوع خود برگشته ویا به وزارت خانه ای که خدمت می کنند منتقل شوند . منهم درخواست بازگشت به اموزش وپرورش را نمودم ولی با توجه به موقعیت شغلی وشرایط خاص جنگی ان روز وزارت کشور موافقت ننمود و به ناچار به وزارت کشورمنتقل شدم . ( دران زمان تعداد زیادی ازمدیران دستگاهها ازمعلمین بودند و بعدا جناب دکتر نجفی به من گفتند ؛ ان بخشنامه کلا اشتباهی بو د که انجام گرفت ، زیرا ازدبیرخانه دولت ونخست وزیری تا مسئولیت های مدیریتی سطح بخشداری ازنیروهای اموزش وپرورش مشغول بودند و خودبخود به جمع اموزش ومعلم وتعلیم وتربیت کشور تاثیر گذاربودند .)
درهرصورت بعد ازاستانداری باختران به عنوان استاندارچهارمحال وبختیاری مشغول گردیدم و پس ازسه سال خدمت درچهارمحال وبختیاری درخواست بازنشستگی نمودم و دراصفهان مسولیت راه اندازی ومدیریت موسسه حفظ و تنظیم ونشر اثار حضرت امام خمینی و نگارستان را به عهد ه داشتم .
پس ازخرداد 74 و انتخاب جناب اقای سید محمدخاتمی به ریاست جمهوری مجددا دعوت بکارشدم و مسئولیت استانداری قزوین به من محول گردید ، دردوردوم ریاست جمهوری ایشان دروزارت کشور به عنوان مشاوروزیر ومدیرکل دفترحوزه وزارتی تا پایا ن شهریور 84 به فعالیت خود ادامه دادم و پس از بیش از 40 سال خدمت دراموزش وپرورش و وزارت کشور بازنشسته گردیدم .