برنامههایش را که به بهشت برد، موردقبول واقع شد، حتی برخی وی را شهردار قطعی پایتخت و جایگزین قالیباف میخواندند و میگفتند برنامههایش میتواند شهر را از رکود و شهر فروشی خارج و به یک پایتخت فعال و پویا تبدیل کند.
مهرعلیزاده نیز بر آن شده بود تا بهطورجدی وارد مباحث توسعه گردشگری، ساماندهی زیرساختها و توزیع متوازن خدمات در شهر با نگاه محله محوری شود که ناگهان محمد قوچانی مانند روزنامهنگاری که یکشب خوابنما شده باشد! دستبهقلم شد و از اینکه مهرعلیزاده سال 84 به درخواست رهبر اصلاحات دست رد زد و از گردونه انتخابات ریاست جمهوری خارج نشد، زبان به گلایه گشود، تا اینجای مطلب امری قابلپذیرش بود، هرچند که عقل سلیم در آن زمان حکم میکرد جریان اصلاحات بهجای اینکه خود را وامدار مهرههایی کند که اقبال آنچنانی نداشتند، میتوانست خود را پشت مهرعلیزاده ای بکشاند که بعد از رد صلاحیت در شورای نگهبان، با جکم حکومتی رهبر انقلاب تائید صلاحیت شده بود که البته این موضوع مسئله اصلی این مقاله نیست. بلکه این نکته تعجببرانگیز است که چرا با چنین شرایطی، اعضای شورای شهر تهران بهطور اتفاقی با این مقاله از رای خود برگشته و طوق رحمت پرزحمت را بر گردن محمدعلی نجفی انداختند که در بیشتر مناصب خود، کمتر از یک سال خدمت کرده و سپس دست به استعفا شده است؟
شهرداری که همین روال را در تهران نیز ادامه داد و پس از گذشت 7 ماه اعضای شورای شهر را در شوکی بزرگ فروبرد بهطوریکه حتی حاضر نشد یک روز بیشتر در ساختمان بهشت بماند تا پایتخت دوباره در تب انتخاب شهردار فرورود.
حالا با رفتن نجفی، همانهایی که یکشب از مهرعلیزاده رویگردان شدند، دوباره زمزمههایی مبنی بر انتخاب وی بهعنوان شهردار به زبان میرانند و وی را گزینه اصلح پست شهرداری بهشت میخوانند، این در حالی است که مهرعلیزاده صراحتاً اعلام کرده که قصد سفر به تهران ندارد و میخواهد طرحهای تازه به جوانه نشسته در اصفهان را به ثمر بنشاند. اصفهانی که هرچند حالا در تبوتاب بیآبی و اعتراضات هرروز کشاورزان میسوزد، اما بعد از 4 سال حرکت لاکپشتی مسئولان در همه زمینهها، امیدوار به حرکتهای نویدبخش این استاندار آذریزبان بوده و این موضوع را میتوان در گوشه و کنار شهر از زبان مردم کوچه و بازار شنید.
از طرفی، مهرعلیزاده که روزگاری در قامت معاون رئیسجمهور خلعت خدمت پوشیده بود، با پذیرش پست استانداری اصفهان ثابت کرد جایگاه این استان بهعنوان استراتژیک ترین استان کشور، جایگاهی ملی است و او نیز آخرین تیر ترکش دولت، لذا باید تا آخر ایستاد و برای لحظهلحظه روزهای سخت اصفهان برنامه ارائه کرد، چراکه شکست در این مسیر، یعنی شکسته شدن کمر اصفهان که به این راحتی قابلترمیم نبوده و سالیان سال باعث میشود اصفهان نتواند روی پای خود بایستد، از این نظر هرچند مهرعلیزاده قصدی برای بهشتی شدن ندارد، ولی باید بهطورجدی با حمایت از اقدامات برنامه محور وی، چهارسال تجربه سستی در اصفهان را جبران کنیم.
یادداشت از رضا صالحی پژوه - قائم مقام دبیر اجرایی حزب آبادگران استان اصفهان