اکنون حدود یک دهه است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در اقدامی شایسته به تولیدات داخلی روی آورده و سعی در دوری جستن از سریال های خارجه که به نوعی سبک زندگی ایرانی اسلامی را دستخوش تغییر داده بود، دارد. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز ، تولید سریال های فاخر با درجه کیفی ممتاز و الف گرفته تا...
اکنون حدود یک دهه است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در اقدامی شایسته به تولیدات داخلی روی آورده و سعی در دوری جستن از سریال های خارجه که به نوعی سبک زندگی ایرانی اسلامی را دستخوش تغییر داده بود، دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، تولید سریال های فاخر با درجه کیفی ممتاز و الف گرفته تا تولیدات بی کیفیتی که پخش آن ها با چند درجه ارفاق در دستور کار شبکه ها آن هم در ساعات کم بیننده قرارگرفته است، همه و همه می تواند رشد و توانمندی فیلمسازان کشور را به دنبال داشته باشد، اما در این میان به ظاهر یک اراده ناشناخته و مغفول فقط به دنبال این است که کانون خانواده های ایرانی را سست کرده و با ایجاد شک و تردید در بین خانواده ها به ویژه همسران و مادران که نقش کلیدی در جامعه دارند، تزلزل را در اندیشه آنان ساری و جاری نماید تا به جای در اختیار گرفتن تمام وقت و فکرشان برای تربیت فرزندانی مفید و موثر برای جامعه ، به خیانت کاراکتر های مردان در سریال های متعدد ایرانی بیاندیشند و همواره از این موضوع هراس داشته باشند که اگر روزی مردشان رفتاری مشابه رفتار قهرمان یا ضد قهرمان فیلم یا سریال مورد توجهشان داشت، چه برخوردی از خود نشان دهند؟
همچنین برخی از دختران به سن ازدواج رسیده ایرانی با دیدن این برنامه های داستانی که در عمده قریب باتفاق آن ها داستان خیانت یک مرد به همسرش را روایت می کند، با بدبینی بسیاری که نسبت به مردان پیدا می کنند، سنگ در راه ازدواج انداخته و علاوه بر ایجاد جو روانی برای پدر و مادرشان، مشکلات متعدد به عقب افتادن سن ازدواج در جامعه را رقم می زنند.
نمونه بارز این پدیده را می توان در سریال "تعبیر وارونه یک رویا" دید با این توضیح که تا پیش از این صدا و سیما با تولیدات خود سعی می کرد مردها با درجه شخصیتی پایین در جامعه را خیانت کار و هوسباز معرفی نماید، اما در این مجموعه تلاش شده تا مردی با درجه شخصیتی و علمی بالا ، با شغلی مناسب و از همه مهمتر با وجود همسری فداکار، مهربان ، قانع و همراه ، به یک عشق قدیمی متمایل شود و هرچند به نظر می رسد نظر گردآورندگان این اثر این است که مرد مورد نظر را فردی مشکوک و باحتمال زیاد در آینده داستان، یکی از مهره های جدی نفاق و متصل به سرویس های جاسوسی معرفی نمایند، اما این نکته حائز اهیمت است که بیننده به ویژه خانم های در شرف ازدواج ، زنان جوانی که به تازگی ازدواج کرده و یا حتی آن هایی که چند سالی است در خانه شوهر قدم گذاشته و دارای فرزند یا فرزندانی هستند، همواره باید نگران رفتارهای غلطی از قهرمانان مرد فیلم و سریال های صدا و سیمای کشورشان باشند که در آن مرد حق دارد خیانت کند و زن نیز همواره مورد بی مهری همسرش واقع شده و وقتی متوجه می شود چه بلایی بر سرش آمده که دیگر نه راهی به پس دارد و نه راهی به پیش؛ این روند را می توان در بیشتر تولیدات این رسانه شاهد و ناظر بود.اقدامی که به شدت ارکان خانواده را نشانه رفته و به رغم غفلت های پی در پی این رسانه فرهنگی ، موثر و پرطرفدار، خانواده هایی نیز در ایران وجود دارند که مرد برای وفاداری خود از جانش هزینه می کند و زن خانواده نیز در بستر آرامش به وظیفه خطیر تربیت فرزندان می پردازد و نتیجه و حاصل آن نیز فرزندانی صالح و صالحه و موفق در عرصه های مختلف علمی و اعتقادی هستند.
اما از این رفتار نسبتا پر خطر صدا و سیما که عبور کنیم و از قهرمانان متعدد مرد سریال ها و فیلم های تولید کشورمان که به نوعی خیانت کار از آب در آمده اند بگذریم ، این نکته مورد توجه است که بسیاری از کارشناسان نقش مادر در تربیت فرزندان و آرامش خانواده ها را نقشی بلا منازع دانسته و بر آن تاکید دارند.
لذا تضعیف نقش مادر در جامعه می تواند ضربات جبران ناپذیری بر این نهاد اجتماعی وارد آورد و مشکلاتی را فراهم نماید.
اقدامی که از دیرباز مورد توجه کشورهای استعمارگر بوده و به عنوان نسخه ای شفابخش! برای کشورهای هدف خود می پیچیدند، از کارتون های کودک و نوجوان به ویژه در دوران جنگ تحمیلی در ایران اسلامی آغاز شد و نتیجه و اثر آن را به وضوح می توان در مشکلات و مسایل اجتماعی این روز ها از جمله آمار بالای نزاع و درگیری در بین شهروندان ، استفاده از مواد مخدر، افزایش آمار طلاق و ... دید.
اقدامی که کشورهای استعمارگر توانستند با نفوذ فرهنگی بین خانواده ها نقش مادر را که همواره به عنوان پاسدار ارزش های نهاد کوچک و زیربنایی جامعه یعنی "خانواده" بود و مسئولیت کنترل رفت و آمد فرزندان، سلامت جسمی و روحی آنان ، نوع خوراک فکری و جسمی فرزندان و ... را بر عهده داشت، هدف قرار داده و زمینه بروز معضلات امروز اجتماعی را فراهم آورند.
برای نمونه به بخش هایی از این کارتون ها اشاره می کنیم که این مصادیق تنها نمونه کوچکی از آن برنامه ها بوده و مطمئنا یکا یک خوانندگان می توانند نمونه های بیشتری در این زمینه در ذهن خود یادآوری نمایند.
کارتون پسر شجاع:
در این کارتون قهرمان داستان یک خرس نوجوان است که به تنهایی و بعضی مواقع به کمک پدرش می تواند بر تمامی مشکلات خود و حتی دوستان هم سن و سالش فائق آید و نقش پدر پسر شجاع همواره یک نقش غیر موثر از نظر داستان بوده و این به دلیل آن است که در تقسیم بندی وظایف اعضای خانوار، مردان معمولا نقش معیشت خانواده را بر عهده داشته و به دلیل عدم وقت گذاری در رفت و آمد نوجوان، دوستان و رفقای آنان ، نوع خوراک فرهنگی و ... خیلی مورد هدف استعمارگران فرهنگی نیستند.
در این کارتون پسر شجاع به دلیل نبود نقش فردی که رفت و آمد های وی را کنترل کند به راحتی با دختر نوجوان همسایه(خانم کوچولو) به معاشرت و حتی مسافرت های کوتاه مدت می رود، ولی یکی از دوستان پسر شجاع که آن هم خرس نوجوانی است به علت وجود مادر در خانه و خانواده معمولا با مخالفت مادرش برای گردش و خوشگذرانی مواجه شده و این موضوع به وضوح بر نقش کنترلی مادر در خانواده پرداخته و آن را به نوعی از جنبه مثبت خارج و به ظاهر به یک موضوع منفی تبدیل کرده است.
حال همین خرس نوجوان داستان، از نظرکارگردان مجموعه، به تنهایی می تواند قهرمانانه بر شیطنت و توطئه های "شیپورچی" ، "روباه مکار" و "خرس قهوه ای" که سه شخصیت منفی داستان هستند، چیره شده و آنان را سرکار بگذارد.
کارتون هاج زنبور عسل
در این کارتون ، قهرمان داستان یک بچه زنبورعسل است که در جنگل به تنهایی با افراد مختلفی ارتباط برقرار می کند و خط سیر داستان که تلاش برای پیدا کردن مادرش است ، از همان ابتدا نشان می دهد این زنبور کوچک باید در مسیر داستان با مشکلات متعددی مواجه شده و به تنهایی و بدون حضور مادر بر تمام آن ها فائق آید.
اتفاقا اینچنین نیز شده و هاج می تواند با فرار، مبارزه، تعقل ، تفکر و ... که در دنیای واقعی به دلیل اکتسابی بودن، بدون نقش مربی و والدین امکان پذیر نیست، بر تمامی مشکلات خود پیروز شود و در قسمت آخر نیز با نشان دادن نقش بسیار کمرنگی از مادر بخش احساسی داستان را تقویت کرده تا خط بطلانی بر به کارگیری عقل و اندیشه در این زمینه بکشند.
کارتون پل ایتالیایی
در این داستان ، پسر بچه ای نوجوان قهرمان داستان است که با رسیدن نامه ای از صاحب کار مادرش متوجه می شود که حال عمومی مادرش خوب نیست و او به عمل جراحی نیاز دارد.
از این رو وی عزم می کند از ایتالیا به اسپانیا سفر کند تا به مادرش روحیه دهد و تن به تیغ جراحان سپرده و بهبودی حاصل کند.
این پسر بچه در طول مسیر سفر خود با مشکلاتی مواجه می گردد که با تمامی آن ها قهرمانانه دست و پنجه نرم کرده و بر تمام این مشکلات پیروز می شود.
کارتون بِل و سباستین
داستان پسر بچه ای است با یک سگ و یک توله سگ که برای یافتن مادرش سه کشور اروپایی را پشت سر گذاشته و دائما در سفر است.
این قهرمان نوجوان داستان نیز در طول مسیر با توطئه های دشمنان برای ربودن سگش مواجه شده که به خوبی با آن ها مقابله کرده و با استفاده از عنصر عقل، تلاش دارد تا خود را به مخاطب یک قهرمان نابغه معرفی کند که این امر در لوای ذهن مخاطب به تضعیف نقش مادرانه مادر خانواده می پردازد.
کارتون ای کیو سان
یک پسر بچه نابغه ژاپنی را نشان می دهد که در یک مدرسه شبانه روزی درس خوانده و از مادرش فاصله دارد.
این پسر بچه نابغه با نبوغی که دارد بر مشکلات شهر و حتی حاکم شهر نیز اشراف داشته و می تواند راهنمای خوبی برای حاکمش باشد.
در این کارتون هرچند قهرمان نوجوان داستان دارای مادر است، اما تنها هفته ای یکبار می تواند او را ببیند و سازنده سریال تلاش دارد تا با تضعیف این نقش ، وی را قهرمانی یله و رها در جامعه معرفی کرده وبه کودک و نوجوان مخاطب اینگونه القا نماید که آزادی از قید و بند مادر می تواند موفقیت های زیادی ایجاد نماید.
حال اگر به دیگر کارتون های تولید شده در همان سال ها دقت بیشتری کنیم می بینیم، ذهن و فکر کودکان و نوجوانان ایرانی در مسیر همین مجموعه ها از مسیر عادی خود خارج و به سمت فرهنگ های بیگانه سوق پیدا کرد، به طوری که امروزه کمتر جوانی را می شناسیم که اشراف کامل علمی بر شخصیت های بزرگ دینی و اساطیری ایرانی داشته باشد ، اما شخصیت کارتون قوتبالیست ها، مهاجران ، دکتر ارنست و ... را به خوبی می شناسند و در نوستالژی آن داستان ها به سمت هویت غربی متمایل شده است.
نکته دیگر این که در تمامی این کارتون ها سعی شده نقش مادر نادیده و یا به شدت ضعیف در نظر گرفته شود تا اتکای نوجوان به خانه و خانواده با محوریت مادر به یک شخصیت خود مختار و رها تبدیل گردد، در این صورت وقتی نوجوان به بیرون از خانه کشیده شد ، راحت تر می تواند در معرض خطراتی مانند اعتیاد و فساد قرار گیرد.
پاساژگردی در سال های میانی دهه هفتاد و اتومبیل گردی که امروزه از آن به دور دور تلقی می شود نیز از معضلات همین دوران است که قطعا می تواند تبعات بدتری برای جامعه به ارمغان !!بیاورد.
آن روز ها برخی از کارشناسان به این نکته اشاره هایی داشتند و خواستار پرداختن صدا و سیما به داستان های تاریخی و ادبی ایرانی- اسلامی شدند، اما نبود بودجه برای ساخت انیمیشن بهانه مسئولان رسانه ملی بود و این روزها نیز کارشناسان مجددا از سست شدن ارکان خانواده در اثر سریال ها و مجموعه های داستانی که در بخشی از آن مرد خانواده در حال خیانت به زن خانواده است، ابراز نگرانی می کنند، اما ظاهرا هنوز اراده چندانی در این تغییر صورت نگرفته و با به نمایش در آمدن مجموعه های داستانی اینچنینی ظاهرا باید با تغییر مدیریت این سازمان عریض و طویل، همچنان شاهد بروزبدبینی در بین خانواده های ایرانی باشیم.
البته این در حالی است که مقام معظم رهبری طی چند سال گذشته به در خطر افتادن سبک زندگی ایرانی اشاره کردند و از مجموعه های فرهنگی خواستند تا در این زمینه اقدام کنند،سبکی که اگر اینچنین و با این سرعت به پیش رویم قطعه به یک افسانه دست نیافتنی تبدیل خواهد شد.
این نکته نیز حائز اهیمت است که سالیان گذشته نیز مقام معظم رهبری به تهاجم ، شبیخون و ناتوی فرهنگی اشارات مستقیم و غیر مستقیمی داشتند و برخی توطئه های فرهنگی دشمن را پیش بینی کردند.
-------------------
یادداشت از رضا صالحی پژوه
-------------------