برخی میگویند 18 میلیون نفر، اما آمار رسمی از سکونت 11 میلیون نفر در حاشیه شهرها یا همان سکونتگاههای غیررسمی خبر میدهد. خانههایی که برخلاف خانههای شهری بیچیزند و نماهای آجری و خیابانهای لخت بیدرختشان فریاد تنهایی میزنند. خیلی از این خانهها یکشبه سبز شده و هیچ اصولی در ساختشان رعایت...
برخی میگویند 18 میلیون نفر، اما آمار رسمی از سکونت 11 میلیون نفر در حاشیه شهرها یا همان سکونتگاههای غیررسمی خبر میدهد. خانههایی که برخلاف خانههای شهری بیچیزند و نماهای آجری و خیابانهای لخت بیدرختشان فریاد تنهایی میزنند. خیلی از این خانهها یکشبه سبز شده و هیچ اصولی در ساختشان رعایت نشده است، صاحبانشان سندی ندارند و هر روز نگرانند که این سرپناه نهچندان زیبا نیز از آنها گرفته شود.
براساس تعریفهای متعارف، سکونتگاههای غیررسمی به مناطقی گفته میشود که مهاجران روستایی و محرومان جامعه شهری را در خود جای دادهاند و خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری و بدون مجوز رشد کردهاند و به حیات خود ادامه میدهند.
یکی از آسیبهایی که کلانشهرهای سراسر دنیا را تهدید میکند همین حاشیههای غیررسمی است که گفته میشود از 100 سال پیش حول و حوش شهرها شکل گرفت. در ایران این حاشیهها قدمتی بیش از 50 سال دارد و پیش از انقلاب با سیمای حلبیآبادها نمای رفاهی را که دولت سعی داشت برای پایتخت به نمایش بگذارد، مخدوش میکرد. بعدها این حلبیآبادها گرچه از شکل سنتیاش خارج شد، اما هنوز سکونتگاههای غیررسمی با وسعت و جمعیت بیشتر شهرها را تحتالشعاع خود قرار میدهند. ساکنان این شهرها که اغلب برای فرار از کمبود امکانات و فقر آموزش، بهداشت و مشکلات کشاورزی و... ساکن این مناطق شده بودند، حال در محاق حاشیههایی گرفتار آمدهاند که این کمبودها همچنان در آنها حرف اول را میزند. از سویی شهرداریها به دلیل اینکه این حاشیهها در حریم شهر نیست، از افزایش امکانات در آنها سر باز میزنند و از سوی دیگر دولتها نیز که این مناطق را به رسمیت نمیشناسند کمتر برای ارتقای سطح زندگی این مناطق اعتباری اختصاص میدهند.
با این حال با روی کار آمدن دولت یازدهم دولت سعی کرده است این واقعیت اجتماعی را مورد توجه قرار دهد و وزارت بهداشت با تخصیص اعتباری برای افزایش امکانات بهداشتی در مناطق حاشیهای از مشکلات مردم این منطقه بکاهد و در جهت افزایش عدالت اجتماعی گام بردارد.
براساس اعلام مدیرکل دفتــر ســـاماندهی سکونتگاههای غیررسمی دولت برای ساماندهی 24 شــــهر از ایــن سکونتگاههای غیرمجاز از طریق اعتبارات ملی و بانک جهانی بیش از 130 میلیارد تومان برای ارتقای سرانههای خدماتی هزینه کرده است.
در همین باره سعید ساداتنیا کارشناس معماری و شهرسازی میگوید: «در تعریف کلاسیک حاشیهنشینی باید گفت افرادی از روستا به دنبال امنیت کار، غذا و امکانات در حاشیه شهرها ساکن میشوند، اما در دورههای اخیر این وضعیت تغییر کرده است. در حال حاضر ما شاهد جابهجایی جمعیتی از بالا به پایین شهر هستیم. فقر شهری، عدم توازن عدالت اجتماعی و بیکاری و گرانی باعث میشود لایههایی از شهروندان مرحله به مرحله به حاشیه رانده شوند یا برخی از شهروندان شهرهای کوچکتر هم به حاشیه شهرهای بزرگ بیایند.»
این کارشناس معماری با بیان اینکه در این مناطق شاهد استثمارهای مضاعف هستیم و معمولا کودکان کار و باندهای خلافکار در این مناطق هستند میگوید: «البته این مشکل در تمام دنیا وجود دارد اما در کشورهای توسعهیافته برای کم کردن آسیب این مناطق سیاستهایی وجود دارد. مثلا محله هارلم در نیویورک یک نمونه موفق است، چراکه گروههای اجتماعی در این مناطق در جهت اشتغال و آموزش و بهخصوص آموزش و بهداشت کودکان کار میکنند و پوششهای امنیتی درست میکنند و به مرور بافت منطقه را تغییر میدهند. مثلا یک سری امکانات سکونتی به هنرمندان و روشنفکران در این مناطق داده میشود تا بافت آن مناطق تغییر کند و ترکیب جمعیتی را تغییر میدهد. این موضوع نیازمند پشتیبانیهایی است.»
این در حالی است که به نظر میرسد در کشور ما دولت قانون و سیاستی برای حمایت از سازمانهای مردمنهاد برای فعالیت در این مناطق ندارد.
منبع: فرهیختگان