مقصد «آنتالیا» است اما هواپیما در یک فرودگاه نظاميفرود میآید، بعضا چهار ساعت دیگر تا آنتالیا راه باقی مانده که باید با اتوبوس رفت. گاهی هم هواپیما پس از توقفی نیمساعته، راهی آنتالیا میشود. بهاین ترتیب، روزانه جان مسافران بسیاری در...
مقصد «آنتالیا» است اما هواپیما در یک فرودگاه نظاميفرود میآید، بعضا چهار ساعت دیگر تا آنتالیا راه باقی مانده که باید با اتوبوس رفت. گاهی هم هواپیما پس از توقفی نیمساعته، راهی آنتالیا میشود.
بهاین ترتیب، روزانه جان مسافران بسیاری در معرض ریسک یک فرود و پرواز مجدد در یک فرودگاه کوچک نظاميقرار میگیرد؛ چرا؟ چون برخی به این نتیجه رسیده بودند که برای کشور ما خوب نیست که ایرلاینهای وطنی، روزانه تعداد قابل توجهی پرواز به یک مقصد گردشگری بدنام همچون آنتالیا داشته باشد.درواقع خود موضوع سفر بسیاری از هموطنان به چنین مقصدهای گردشگریاي در کشورهایی چون ترکیه و تایلند، قابل تامل و قطعا تاسفآور است اما تمهیدات اندیشیده شده در دولت قبل برای این موضوع که خود یک کلاه شرعی محسوب میشود هم در نوع خود بسیار تاملبرانگیز است. شاید به یک دهه برسد که تبلیغ «آنتالیا» به عنوان مقصد بدنام در روزنامههای کشور ممنوع شد، چند سال بعد تصاویری از مسافران ایرانی در ساحل جنوبی ترکیه منتشر و بعد دستور لغو پروازهای مستقیم به آنتالیا صادر شد. از آن به بعد هواپیماهای ایرانی دیگر پروازی به نام آنتالیا ندارند اما آژانسهای مسافرتی ایران کماکان با وجود ممنوعیت ذکر آنتالیا، به تبلیغاتشان ادامه میدهند. راههای رسیدن به ساحلی که میگویند نباید اسمش برده شود، زیاد است.
اولین و راحتترینش پروازهای چارتری است، پروازهایی متعلق به شرکتهای هواپیمایی ترک که از خلأپرواز مستقیم شرکتهای هواپیمایی ایرانی به این مقصد به نفع خود استفاده کردند.آژانسهای ایرانی که روی مقصد ترکیه کار میکنند و خودشان یک طرف قضیه پروازهای چارتری ترکیه هستند، میگویند: با تصمیميکه مقامات عالیرتبه اجرایی وقت برای پروازهای آنتالیا گرفتند، ضرر و ضربه بزرگی به اقتصاد کشور زدند چراکه فرصت را برای شرکتهای هواپیمایی ترکیه - برای انجام پروازهای راحتتر و ایمنتر مستقیم - فراهم کردند و پولی که میشد به جیب صنعت هوایی ایران برود، حالا نصیب آنها شده است.اما شرکتهای هواپیمایی ایرانی برای دور زدن تصمیميکه به ضرر اقتصادیشان منجر شد، پرواز به فرودگاههای نزدیک همان شهری که اسمش را نباید برد، برقرار کردند، مثل اسپارتا، قازیانتپه و آدانا که هر یک دستکم با مقصد نهایی چند ساعتی فاصله دارند و ادامه این مسیر هم معمولا زمینی و با اتوبوس طی میشود.این ممنوعیت پرواز فقط برای آنتالیا نبوده است چراکه پس از صدور آن امریه قانونی، مسافران به سواحل دیگری از جنوب ترکیه گرایش پیدا کردند که دستکم از ایران پرواز مستقیم داشتند؛ از جمله کوشآداسی و بدروم که بعدها لغو پرواز مستقیم، به آنها نیز سرایت کرد و ازمیر مقصد پرواز مسافران این شهرها شد که با دو شهر دیگر از مسیر زمینی حدود چهار ساعت فاصله دارد.اما همه قضیه آنتالیا و دیگر سواحل جنوبی ترکیه فقط یک سود و زیان معمولی در صنعت هوایی نیست بلکه مسئله «جان» مسافران ایرانی است که میان این دستورهای خاص مغفول مانده است. آیا حتما باید سانحهای واقع شود تا به تدبیری قابل دفاع در این زمینه بپردازیم؟با آنکه در ابتدا سعی شد با ممنوعیت اجرای تور به آنتالیا و سپس با لغو پروازهای مستقیم میزان سفر ایرانیها به ساحل بدنام خوانده شده، کاهش یافته یا حذف شود اما آمارها نشان میدهد، در این مدت از میزان جمعیت مسافران ایرانی نهتنها کاسته نشده بلکه به شمار آنها اضافه شده است.
- تركيه مقصد اول سفر خارجي
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که به سالنامه آماری سازمان جهانی جهانگردی استناد کرده است، در سال 2013 ترکیه همچنان نخستین مقصد گردشگران ایرانی بوده و در آن سال یک میلیون و 196 هزار و 482 ایرانی به ترکیه سفر کردند. تابستان که میشود ترکها منتظرند ایرانیها از راه برسند و از صدقهسری آنها سواحل جنوبی ترکیه نیز سرمایهگذار ایرانی، کم ندارد. با وجود چنین استقبالی به نظر میرسد پاک کردن صورت مسئله نه تنها منفعت اقتصادی در یک دهه گذشته نداشته بلکه باعث شده مسافران ایرانی نیز در کشور همسایه از حقوق حقه خود باز بمانند و تحت تاثیر این تصمیم، پروازهای غیرمستقیم ایرانیها به فرودگاههای کوچک یا نظاميقدیميکه از مدار فعالیت خارج شدهاند و فاقد ایمنی و امکانات متناسب مسافرتی هستند، منتقل شوند. در دورهای حتی بابت آبادانی این فرودگاههای کوچک و نظاميهزینهای سربار مسافران ایرانی شده است؛ بدون آنکه آگاه باشند. برای همین هم آژانسهای مسافرتی میگویند، سواحل و فرودگاههای جنوبی ترکیه را ایرانیها آباد کردهاند.
در چند کیلومتری این فرودگاهها هیچ امکانات شهری و اقامتی وجود ندارد و اگر پرواز مسافران نیمهشب یا با تاخیر انجام شود، مسافر مجبور است در آن فضای محدود که امکانات کافی ندارد، معطل بماند و بعد هم چند ساعتی را در جاده و اتوبوس بگذراند؛ حتی شده شبانه. این میان خستگی و کلافگی به حدی است که دیگر رمقی برای فکر کردن درباره بهخطر افتادن جان در جادهای خلوت نمیماند.یکی از مدیران دفاتر خدمات مسافرتی میگوید: خودکرده را تدبیر نیست، شرایطی که ماحصل یک دستور رسميبوده، اکنون سبب تضییع حقوق مسافران ایرانی شده است چراکه نه شرکتهای هواپیمایی پاسخگوی این وضع نامناسب هستند و نه مقامات ایرانی و ترک.
منبع:قانون