سخت است از اصفهانی دفاع کردن که ریشه در تاریخ دارد و بزرگان زیادی در طول تاریخ وظیفه دفاع از این شهر کهن و فرهنگی را بر عهده داشته اند، اما این روزها نگفتن بخش هایی از حقیقت نه تنها به سود اصفهان تمام نشده که به ضرر این شهر هم بوده است.
از جمله زاینده رودی که اگر مسافران و گردشگران ایرانی و خارجی نبودند که خبر خشکی آن را به آن سوی مرزهای اصفهان وایران برسانند، چه بسا تاکنون کسی خبری از خشکی آن نشنیده بود و تصورها هنوز بر آن بود که این جاده خاکی میان شهر اصفهان که روزگاری نقش رودخانه را بازی می کرده است، لبریز از آب است و اصفهانی ها مانند سال های دور در کنار آن کاهو و سکنجبین می خورند و گُل می گویند وگُل می شنوند. شاهد این ادعا نیز تصاویری است که این روزها از رسانه ملی پخش می شود و برای به تصویر کشاندن پل های تاریخی اصفهان که حیاتشان به آب گره خورده ، بنا بر دستورالعملی نا نوشته، هیچ تهیه کننده و کارگردانی حق ندارد رودخانه خشک را به تصویر بکشد، چه برسد به انتشار اخبار مربوط به خشکی و دلایل آن. این در حالی است که مسئولان صدا و سیما در سطح ملی نه تنها مشکلی با بیان چرایی خشکی زنده رود ندارند، که بارها ابراز تمایل کرده اند تا این موضوع را به صورت کارشناسی در این رسانه واکاوی کنند، اما بنا بر شواهد و حتی نقل قول های غیر رسمی برخی مدیران، اراده ای بر استان حاکم است که از بیان مشکلات حتی به منظور چاره جویی برای رفع آن دل خوشی ندارد و نشان دادن وضعیت گل و بلبلی این شهر به عنوان پوسته ای خوش رنگ و لعاب بیشتر مورد توجه و سلیقه این اراده حاکم بر اصفهان است. اراده ای که با نوع مدیریت کلان کشور، تاکنون منابع مالی زیادی را از دسترس دور کرده و با برچسب برخورداری، اصفهان را در زمره شهرهای بی مشکل کشور قرارداده، در حالی که مشکلات این شهر اگر بیشتر از شهرهای مرزی کشورنباشد، کمتر از آن هم نیست.
منبع: هفته نامه قاف قلم/نویسنده پارسا فرزین