شنبه 3 آذر 1403, Saturday 23 November 2024, مصادف با 21 جمادی‌الاول 1446
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 4565
منتشر شده در یکشنبه, 06 آبان 1397 12:03
تعداد دیدگاه: 0
کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی طی ماه های اخیر؛

سه حرف و هزاران معنا در واژه فقر دیده می شود. سه حرف و ده ها درز بی جا بر لباس کودکی که در سرمای زمستان دمپایی پلاستیکی بر پا دارد. سه حرف و واژه ای که خیلی وقت است سیاستمداران و دولتمردان ما از آن غافل شده اند. همین چند روز پیش بود که معاون اجتماعی سازمان بهزیستی خبر از افزایش کودکان کار در سال...

کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم که یکی از شاخص های مهم اقتصاد است، با صدای بلند خبر از افزایش فقر در میان قشر متوسط جامعه می دهد. «شفقنا زندگی» از کاهش قدرت قشری در جامعه گزارش می دهد که تا همین چند ماه پیش برای پیشرفت وضعیت اقتصادی خود و ورود به دهک های بالاتر جامعه تلاش می کردند، ولی امروز به دهک های پایین و در واقع زیر خط فقر سقوط کرده اند.

«ما که خیلی وقته میوه نمی خریم بذار شیرم نخریم»

شاید بتوان گفت همه چیز از افزایش قیمت دلار و نایاب و کم یاب شدن برخی از کالاها در بازار آغاز شد. عواملی که افزایش قیمت برخی از کالاهای اساسی خانوارها را در پی آن ها شاهد بودیم.

همین چند ماه پیش اگر به یکی از فروشگاه های زنجیره ای قدم می گذاشتید سبد های چرخ دار را می دیدید که برخی از آن ها مملو از دستمال کاغذی، روغن، مواد شوینده و … بود. اگر چه مسئولین مدام هشدار می دادند که این کالاها در انبار به وفور موجود هستند و از مردم درخواست می کردند در خریدهای شان انصاف را رعایت کنند، اما طولی نکشید که تمام این کالاها با قیمت های دو تا سه برابری روانه بازار شدند. اگر این روزها هراس کمبود کالا در دل مردم نیست، اما دهک های پایین و متوسط جامعه می دانند که با درآمدهای کنونی شان پس از این قدرت خریدشان کاهش پیدا می کند.

این روزها اگر به فروشگاه های زنجیره ای سری بزنید دیگر از سبدهای چرخدار مملو از کالاهای گوناگون خبری نیست. سبدهای چرخدار هم کمی بیکار و کم کار شده اند. بیشتر خریداران از سبدهای کوچک دستی استفاده می کنند و بیشتر خریدهای روزانه در سبدهای شان دیده می شود.

عقربه های ساعت ده دقیقه دیگر به ساعت ۱۷ می رسند. به یاد دارم ماه های قبل که به این فروشگاه می آمدم برای عبور سریع از میان قفسه ها باید از چند نفری درخواست می کردم راه را باز کنند و سبد چرخدارشان را کنار بکشند. اما امروز و این روزها شلوغ ترین غرفه، غرفه لبنیات است. این غرفه که ما یحتاج اولیه و روزانه شهروندان را در دل خود دارد، از غرفه های نسبتا پر تردد است. مرد مسنی که با کمری خمیده به سختی ایستاده شیرها را یکی یکی از یخچال بر می دارد، قوطی را چرخی می دهد تا به قیمت می رسد، ابروهایش را بالا می اندازد و قوطی شیر کارخانه ای دیگر را بر می دارد. رو به جوانی که کنار دستش ایستاده است، می گوید: « هر روز قیمت ها رو می برن بالا. یه بهونه ای ام واسش پیدا می کنن. یادمه سال ۹۴ که بازنشسته شدم، شیر رو قوطی ای ۲۲۰۰ می خریدم. الان یکی نوشته ۴۰۰۰ تومن، یکی نوشته ۴۳۰۰٫ تازه مغازه هاام که واسه خودشون رندش می کنن. اصن ولش کن ما که خیلی وقته میوه نمی خریم بذار شیرم نخریم.» با عصبانیت قوطی را میان قفسه یخچال جا می دهد و با سبدی که فقط دو بسته ماکارانی و یک تن ماهی را در خود جای داده به سمت صندوق می رود.

آن طرف تر هم مرد جوانی ایستاده که کیفش را روی شانه انداخته و چند بسته حبوبات در دست دارد. رو به روی یخچال مواد پروتئینی چند دقیقه ای مکث می کند و او هم به سمت صندوق می رود و تقریبا با خارج شدن ما سه نفر به جز کارکنان فروشگاه زنجیره ای هیچ خریداری نمی ماند.

خدادادی: دولت باید برای حقوق بگیران تسهیلات یا دستمزد جدید در نظر بگیرد

سلمان خدادادی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی از کاهش قدرت خرید کارگران و کارمندان ابراز نگرانی می کند و می گوید: « دولت باید برای اشخاصی که در گروه حقوق بگیران قرار می گیرند تسهیلات یا دستمزد جدید در نظر بگیرد. با توجه به شرایط اقتصادی پیش آمده باید در خصوص این افراد تمهیداتی انجام گیرد، چرا که با تعلل در این تصمیم شاهد بروز فساد خواهیم بود. البته دولت ایجاد بسته های حمایتی ویژه ای را در نظر دارد، ولی به نظر ما این موضوع هم جای بحث دارد. در ایجناد این بسته ها احتمال ایجاد رانت بسیار وجود دارد و ما باید از رخداد چنین اتفاقی پیشگیری کنیم.

او ادامه می دهد: «متاسفانه طبق آمارها پس از بروز مشکلات اقتصادی کشور، شاهد افزایش برخی از جرایم هستیم. بزهکاری در جامعه رو به افزایش است و به طور قطع مسائل اقتصادی می تواند بر مواردی همچون دزدی و خشونت هم اثرگذار باشد و دولت باید هر چه سریع تر در این خصوص اقدامات موثری انجام دهد.»

اینجا فقر به لباس های وصله شده رسیده است

اما به جنوب شهر که سری می زنیم ، نداری و فقر رنگ و رویی دیگر دارد. اینجا فقر به لباس های وصله شده رسیده است. به پسرک چشم رنگی و مو بوری که در سرمای نزدیک به زمستان دمپایی پلاستیکی به پا دارد و دو تیشرت آستین کوتاه روی هم پوشیده است. اینجا بیشتر ساکنان سال هاست که با فقر آشنا هستند. کمتر از دلار و افزایش قیمت دلار و سکه می شنوید، اگر هم مطرح کنید کمتر کسی هست که در محله امام زاده یحیی سودایش را داشته باشد و افزایش و کاهش قیمت ها را دنبال کند. اما کربلایی رمضان که از صبح تا شب در سوپر مارکت کوچک و کم نورش نشسته و رادیو گوش می دهد، تمام جنگ و جدال های اقتصادی این چند ماه اخیر را از بر است. حوصله اش از خلوتی کوچه و مغازه اش سر می رود. کمی روی صندلی چوبی اش می نشیند و چند دقیق ای کوتاه دستانش را پشت کمرش می گذارد و خمیده خمیده جلوی مغازه اش قدم می زند. دختر کوچکی که روسری اش را بیخ گلویش محکم گره کرده با صدای بلند می گوید: «کربلایی مامانم گفته چهار تا تخم مرغ بده» کربلایی ۶ تا تخم مرغ می گذارد داخل پلاستیک و می پرسد: «امروزم پنیر نمی خوای؟» دخترک می خندد و بیشتر از گره روسری اش دندان های افتاده اش پیدا می شود، اما فقط می خندد.

کربلایی رمضان نگران است. نگران مردم محله، نگران مردم شهر، نگران مردم کشور. دخترک که از مغازه بیرون می رود، می گوید: «اول امسال بود که در این محله ساکن شدن. چمی دونم واسه چی از شهر و روستاشون بلند می شن می یان تو این شهر بی در و پیکر. اولای تابستون بود که باباش کار پیدا کرد. اما مگه با این حقوقایی که می دن می شه سه تا بچه قد و نیم قد رو بزرگ کرد. خدا می دونه با این وضعیت چی به سرشون می یاد.»

افزایش ۵۰ تا ۶۰ درصدی هزینه های زندگی مردم نسبت به سال گذشته

دلار در کانال ۱۲ تا ۱۴ هزار تومان جا خوش کرده است و افزایش سه برابری قیمت ها هر روز قدرت خرید مردم را نسبت به گذشته کاهش می دهد و هر روز باید در انتظار فقر بیشتری باشیم. وحید شقاقی شهری اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی می گوید: « طبق برآوردی که داشتم در سال ۹۶ درآمد لازم برای تامین حداقل نیازمندی های یک خانوار ۳ تا ۴ نفره در تهران حدود ۳٫۵ میلیون تومان در ماه برای تامین حداقل نیازها و در شهرستان ها حدوده ۲٫۵ میلیون تومان بود که به آن خط فقر نسبی می گوییم. خانوارهایی با این اندازه درآمد می توانند نیاز خودشان را برای یک زندگی آبرومند اما حداقلی تامین کنند.

از آذر ۹۶ تا آبان ۹۷ عملا دلار حدودا سه برابر شده است؛ یعنی از ۴ هزار تومان در آذر سال ۹۶ به ۱۴ هزار تومان در بازار و ۸ هزار تومان در سامانه نیما در سال ۹۷ رسیده است. ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی هم عملا اثر بخشی لازم را برای کنترل قیمت ها نداشته است. چون بر اجناس مورد نیاز مردم، بازار علامت می دهد. احتکارها، عدم اثربخشی ارز یارانه ای دولت و عدم نظارت به موقع باعث شد ارز بازار آزاد و تا حدودی ارز سامانه نیما بیشترین اثرگذاری را بر قیمت کالاها و خدمات داشته باشد. یعنی یک گروه کالاها با دلار ۱۴ هزار و دیگری با دلار ۸ هزار تومانی محاسبه شدند.»

او ادامه می دهد: «قیمت کالا و خدمات در طول یک سال اخیر بین ۳۵ تا ۱۵۰ درصد افزایش داشته است. برخی از کالاها و خدمات مثل خوراکی ها و اقلام ضروری حداقل ۳۵ درصد و کالاهای وارداتی مثل خودرو و تلفن همراه هم با افزایش دلار افزایش قیمت داشته اند.

به طور میانگین ۵۰ تا ۶۰ درصد کاهش ارزش پول ملی داشته ایم که قدرت خرید مردم را کاهش داده است. می توانیم بگوییم که هزینه های زندگی مردم هم نسبت به سال گذشته بین ۵۰ تا ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده است. یعنی در تهران از ۳٫۵ باید حدود ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و در شهرستان ها حدود ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان افرایش حقوق و درآمد داشته باشیم. با توجه به اینکه میانگین درآمد و حقوق در کشور ما تقریبا ۲ میلیون تومان است، بنابراین به تدریج فشار بر خانوارها شدیتر می شود. اگر در یک خانوار همسران در کنار هم کار کنند و درآمد داشته باشند باز هم به سختی می توانند حداقل نیازهای زندگی شان را تامین کنند.

خط فقر مدام در حال رشد است و برداشت من این بود که تا سال ۹۵ حدود ۳۷ درصد جامعه ایرانی زیر دهک سوم قرار داشتند. (دهک سوم میانگین یا متوسط خط فقر است.) اما این روزها ۳۷ درصد به بالای ۵۰ درصد رسیده است. یک شکاف طبقاتی عظیم در حال شکل گیری و طبقه متوسط روز به روز در حال کوچکتر شدن است. ۱۰ تا ۱۵ درصد از جامعه ما ثروتمند، ابر طبقه و مرفه شده و بر ثروت آن ها افزوده می شود و در مقابل دهک های متوسط ما به تدریج کوچکتر و به دهک های پایین تر جامعه اضافه می شود.»

موج جدید گرانی در راه است

در کنار تمام گرانی ها این روزها نجوای افزایش قیمت بنزین و دو نرخی شدن قیمت سوخت به گوش می رسد. روزی پاستور این افزایش قیمت را تکذیب و روزی دیگر بهارستان خبر از دو نرخی شدن قیمت سوخت می دهد. اگر چه افزیش نرخ سوخت می تواند افزایش قیمت کالاها را به همراه داشته باشد، ولی شقاقی شهری معتقد است دولت جز این چاره ای ندارد و می گوید: «این یک تصمیم حیاتی است. گفته می شود روزانه بین ۲۰ تا ۴۰ میلیون لیتر قاچاق بنزین صورت می گیرد. این مقدار قاچاق به دلیل شکاف قیمت سوخت در ایران با کشورهای همسایه اتفاق می افتد یا باید این شکاف را کمتر کنیم و هزینه فشار بر خانوارها را بپذیریم یا باید بپذیریم این میزان قاچاق ادامه پیدا کند. با دو نرخی شدن بنزین ۶۰ لیتر با قیمت هزار تومان و مازاد آن با قیمت ۳ تا ۴ هزار تومان عرضه می شود و به طور طبیعی این افزایش قیمت به خانوارها فشار می آورد. البته قاچاق بنزین هم خسارت بسیاری را وارد می کند و ما چاره ای نداریم جز اینکه این افزایش قیمت را بپذیریم.

البته نباید در این میان از بحث معیشت خانوارها غافل شویم و دولت باید به سمت توزیع کارت های هوشمند برود و به پر شدن سبد کالایی مردم از این طریق اقدام کند. شرکت های بازرگانی دولتی ورود کالاهای اساسی را آغاز کرده اند و دولت با توزیع این کارت های هوشمند باید تا حدودی جلوی این فقر شدید را بگیرد.»

فقر از مظاهر حقوق بشر است

وظیفه اصلی دولت ها ریشه کن کردن فقر است. بی شک بهره مندی از یک زندگی شرافتمندانه و رفاه اجتماعی از وظایف اصلی حاکمیت است. رشد اقتصادی، کاهش بیکاری، تورم و حفظ ارزش پول ملی از وظایف اصلی دولت ها است که منتج به ریشه کن کردن فقر می شود. فراموش نکنیم که فقر از مظاهر حقوق بشر و یکی از عوامل به وجود آورنده آسیب های اجتماعی است.

نوشتن دیدگاه