جمعه 2 آذر 1403, Friday 22 November 2024, مصادف با 20 جمادی‌الاول 1446
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 8788
منتشر شده در پنج شنبه, 28 شهریور 1398 10:24
تعداد دیدگاه: 0
نقش-انتقال-پایتخت-در-کاهش-مهاجرت-به-تهران

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ مشکلات تهران ریشه در مهاجرت مردم به تهران دارند و عامل اصلی مهاجرت مردم به تهران وجود تنوع فرصت‌های شغلی در تهران و کمبود آن در سایر استان‌های کشور است. یا باید تنوع فرصت‌های شغلی در تهران را کم کرد و یا این فرصت‌ها در سایر مناطق کشور را تنوع بخشید. همزمان با...

در مورد دلایل مهاجرت به استان تهران در سال‌های اخیر در مجامع علمی و اجرایی حرف‌های زیادی گفته شده است ولی جمع‌بندی همه حرفها این است که عامل اصلی ورود مردم از کل کشور به کلانشهرها و در رأس همه آن‌ها تهران، دستیابی به شغل است. طبق آمار رسمی از وزارت راه و شهرسازی، بالای 70 درصد مردم از بیرون از حوزه تهران و کرج به خاطر دستیابی به شغل مناسب به تهران مهاجرت می‌کنند. شاید عوامل دیگری هم در ورود مردم به تهران دست‌اندرکار باشد ولی سهم کمی دارند مثل آموزش عالی، کارهای درمانی، نظام وظیفه، امور اداری. شکل زیر سهم هر کدام از عوامل را نشان می‌دهد.

توزیع ناعادلانه فرصت‌های شغلی عاملی است که باعث شده است توازن جمعیت در کل کشور به هم بخورد. تهران نزدیک به 15 میلیون نفر جمعیت دارد و با احتساب کرج نزدیک 20 میلیون نفر (یک پنجم مردم ایران) در پهنه 1.5 درصدی از کشور قرار گرفته‌اند. طبق آمار وزارت راه و شهرسازی در سال 1390 بالای 2 میلیون فرصت شغلی فقط در شهرستان تهران بدون در نظر گرفتن سایر بخش‌ها وجود دارد در حالی که کرج 349 هزار فرصت شغلی دارد.

حال که مسأله اصلی مهاجرت مردم به تهران برای دستیابی به شغل است بسیاری از مسئولین از اجرای طرح‌های فضایی در تهران خبر می‌دهند در حالیکه راه‌حل اظهر من الشمس است. وجود فرصت‌ها یا تنوع شغلی عامل اصلی جذب جمعیت است. یا باید در بخش‌های مختلف کشور تنوع شغلی بوجود آید و نیز مشاغل موجود باید رونق گیرند تا مردم به تهران مهاجرت نکنند یا اینکه برخی از مشاغلی که حضور آن‌ها در تهران ارتباطی به خدمات، جمعیت و اقتصاد تهران ندارد باید از تهران خارج شوند تا تنوع شغلی در تهران کم شود. حتی مسائلی از قبیل آلودگی هوا، گرانی مسکن، ترافیک و .... همگی ریشه در جمعیت بیشتر از ظرفیت زیستی تهران دارند که همگی به وجود فرصت‌های شغلی زیاد در تهران دلالت دارند.

با درک مسأله درمی‌یابیم که هر راه حلی که داده می‌شود باید در راستای عامل ایجاد کننده مسأله باشد. به عبارت دیگر راه حل باید قادر باشد فرصت‌های شغلی در کل کشور و تهران را دستکاری کند و هر راه حلی که نتواند عامل اصلی جذب جمعیت به تهران را شناسایی و نسبت به حل آن گزینه عملیاتی دهد عامل اصلی ایجاد بحران در تهران را نشناخته است. راهکارهایی مثل تفویض اختیارات به استان‌ها و ایجاد دولت الکترونیک علی رغم اینکه باید در طول زمان و با در نظر گرفتن ملاحظات انجام شوند اما این راهکارها چه ارتباطی به تنوع فرصت‌های شغلی در تهران دارند که برخی افراد برای حل مشکلات تهران از این راهکارها استفاده می‌کنند؟

فرض کنیم اختیارات علی رغم اینکه به این راحتی تفویض نمی‌شوند به استان‌ها داده شدند چه تأثیری بر فرصت‌های شغلی استان‌ها خواهد گذاشت و تهران در این بین چه نقشی در جذب جمعیت ایفا خواهد کرد؟ همه ما به خوبی می‌دانیم دادن اختیارات به استان‌ها به ویژه اینکه زمینه تفویض آماده نیست بسیار خطرناک است و باید نسبت به تبعات آن آمادگی داشته باشیم. در طول 40 سال گذشته، کشور به صورت متمرکز اداره شده است و دولت دارای اختیارات وسیعی است. این اختیارات به این راحتی که برخی مسئولین از آن حرف می‌زنند قابل تفویض نخواهد بود. همچنین شهرهای ایران مدیریت واحدی ندارد. شهردار، فرماندار، دستگاه‌های اجرایی داخل شهر که شعبات وزارتخانه‌ها هستند و فرمانداری کنترلی بر روی آن‌ها ندارد همگی از موانع تفویض اختیارات هستند.

توسعه دولت الکترونیک علی‌رغم اینکه باید انجام شود تا از میزان مراجعات به بنگاه‌های دولتی کم شود ارتباطش با تنوع فرصت‌های شغلی نامشخص است. شاید برخی از افراد فکر می‌کنند با انتقال خدمات به فضای مجازی جمعیت تهران کم خواهد شد؟! توسعه دولت الکترونیک ورود روزانه مردم به تهران برای رتق و فتق کارهای اداری را کم خواهد کرد ولی نقش کارهای اداری در جذب جمعیت به تهران بسیار کم است و با توسعه دولت الکترونیک کماکان مردم به تهران مراجعه خواهند کرد چون دلیل اصلی ورود مردم به تهران برای دستیابی به شغل است. از همه اینها که بگذریم تحقق دولت الکترونیک نیز با توجه به اینکه دستگاه‌های اجرایی باهم تعارض منافع دارند بسیار سخت است و این سیستم به این راحتی یکپارچه نخواهد شد.

ساماندهی تهران از جمله راهکارهایی است که برخی از افراد برای حل مشکلات تهران از آن حرف می‌زنند. با توجه به اینکه عامل اصلی مهاجرت به تهران تنوع فرصت‌های شغلی است؛ ساماندهی تهران جذابیت تهران را بیشتر می‌کند و ارزش افزوده را برای افرادی که می‌خواهند از خدمات تهران استفاده کنند بیشتر می‌کند. ساماندهی تهران اگر به مفهوم تقویت زیرساخت‌های تهران باشد راهکار حل مشکلات تهران نیست. ساماندهی تهران کمافی‌السابق باید ادامه پیدا کند ولی جذابیت تهران برای مهاجران را بیشتر خواهد کرد و جذابیت فرصت‌های شغلی را بیشتر خواهد کرد.

برخی دیگر از افراد انتقال برخی از فعالیت‌ها مثل صنایع، دانشگاه‌ها و یا محدودیت آن‌ها را پیشنهاد می‌دهند. باز برمی‌گردم به عامل اصلی ایجاد مسائل تهران. عامل اصلی مهاجرت مردم به تهران کمبود فرصت‌ها یا تنوع شغلی در کل کشور و زیاد بودن این تنوع شغلی در تهران است. محدودیت این قبیل اصناف در گذشته تجربه شکست خورده‌ای داشته‌اند. برای مثال ممنوعیت احداث صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران هیچ تأثیری در کاهش صنایع اطراف تهران نداشته است بلکه هر روز بر تعداد شهرک‌ها و واحدهای صنعتی افزوده شده است. از سوی دیگر انتقال صنایع با توجه به خط تولیدگسترده و وابستگی به بازار فروش و صنایع مکمل اصلی منطقی نیست. همچنین محدودیت و انتقال دانشگاه‌ها در تهران به دلیل حضور شرکت‌ها و صنایع برتر، موسسات، آزمایشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها و مراکز انتشارات امکان‌پذیر نیست. دانشگاه صنعتی اصفهان هم در سال 1356 با هدف انتقال دانشگاه شریف به آن ساخته شد ولی هر دو به حیات خود ادامه دادند. حتی در حال حاضر هم دانشگاه تهران برخلاف رویه محدودیت، به توسعه خود ادامه می‌دهد.

از بین همه فرصت‌های شغلی، تنها شغلی که وابسته به عزم حاکمیت بوده و ارتباطی به خدمات، جمعیت و اقتصاد تهران ندارد مرکز سیاسی و اداری است. مرکز سیاسی و اداری علاوه بر 18 وزارتخانه و موسسات تابعه آن، مجلس، قوه قضائیه و بیت رهبری را نیز شامل می‌شود. این مراکز حداقل بالغ بر450 سازمان و شرکت دولتی هستند و نزدیک 80 هزار کارمند دارند. همچنین 163 شرکت دولتی که وابسته به حاکمیت هستند در تهران حضور دارند و می‌توانند در خارج از تهران نیز به حیات خود ادامه دهند و لزومی به حضور آن‌ها در تهران نیست. شرکت‌های دولتی بیش از 70 درصد بودجه کشور را در اختیار دارند و در صورتی که این شرکت‌ها به همراه بانک‌های عامل آن‌ها از تهران خارج و حق سرمایه‌گذاری و حضور در تهران را نداشته باشند می‌توان به کاهش تنوع فرصت‌های شغلی در تهران امیدوار بود. از آنجائی که بسیاری از این شرکت‌ها به کار ساخت و ساز و سرمایه‌گذاری روی زمین و مسکن در تهران روی آورده‌اند و ارزش‌افزوده ناشی از افزایش قیمت زمین باعث بهروه‌وری پروژه‌ها شده است خروج چنین ساختاری از تهران می‌تواند به آزاد شدن زمین‌ها، کاهش قیمت زمین و رفاه نسبی مردم بینجامد. حتی تپه‌های عباس‌آباد که در زمان شهرداری کرباسچی به عنوان مرکز اداری تهران در نظر گرفته شده بود و به 40 ارگان دولتی مجوز داده شده بود که در آن محل ساکن شوند در سال‌های قبل عرصه خرید و فروش و ساخت و ساز سازمان‌ها و افراد با کاربری غیر از اداری بوده است.

ابوالفضل مرادی_ پژوهشگر آمایش سرزمین

انتهای پیام/

نوشتن دیدگاه