اعضای جامعه ایران به عنوان عناصر اجتماعی از دیرباز به مردمی با احساسات شرقی و شور و هیجان اجتماعی معروف بوده و این روحیه تا حدودی مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی آنان را رقم زده است. از این رو ایرانیان در بسیاری از رخدادهای اجتماعی از یک تصادف خسارتی سر یک چهارراه گرفته تا یک عملیات...
اعضای جامعه ایران به عنوان عناصر اجتماعی از دیرباز به مردمی با احساسات شرقی و شور و هیجان اجتماعی معروف بوده و این روحیه تا حدودی مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی آنان را رقم زده است.
از این رو ایرانیان در بسیاری از رخدادهای اجتماعی از یک تصادف خسارتی سر یک چهارراه گرفته تا یک عملیات تروریستی در قلب پایتخت، در نقش کارشناس وارد شده و با اعمال نظر شخصی، حتی نظریه های نظریه پردازان را نیز در بوته نقد و نظر قرار می دهند.
در همین راستا می توان به فعالیت تروریستی عوامل مزدور داعش در دو نقطه تهران در روز 17 خرداد اشاره کرد و نظرات تخصصی برخی از شهروندان در زمینه پسا تروریسم این روز داغ بهاری را واکاوی کرد.
در تمام این نظرات که عمده آن در شبکه های اجتماعی مخابره می شد، این که شهروندان در ساعات اولیه وقوع این حادثه از شیوه اطلاع رسانی رسانه ملی اقناع نشدند، شکی نیست و این شیوه برخورد رسانه ملی با اخبار خاص تحت عنوان "مدیریت خبر در شرایط بحران" جای بررسی ویژه و کارشناسی دارد.
اما این که تنها ساعاتی پس از وقوع این حادثه تروریستی رسانه ملی با پخش برنامه برنامه شاد "خندوانه" و یا پی گرفتن برنامه های عادی و مفرح از شبکه های گوناگون با حجمی از انتقادات در شبکه های مجازی مواجه شد، جای بسی تعجب دارد و باید گفت همانطور که مهندسی بنا و ساختمان تابع یکسری پروتکل علمی، فنی و تخصصی است، مدیریت افکار عمومی نیز تابع پروتکل های فنی و تخصصی است و باید با آن از منظر کارشناسی برخورد کرد.
رسانه به عنوان یک فن و تخصص به عنوان وسیله ای ارتباط جمعی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی، از بعد از جنگ دوم جهانی با سه رویکرد "اطلاع رسانی"، "آموزش" و "سرگرمی" تعریف شد.
رویکردی که کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به مدیریت افکار عمومی را تبیین می کند و لاجرم باید از این رویکرد به عنوان تجربه ای موفق بهره کافی برد.
از این رو هرچند بر اساس الگوهای مدون و رایج خبری، اطلاع رسانی حادثه تروریستی 17 خرداد تهران از سوی صدا و سیما روندی ضعیف و پر اشتباه را طی کرد، اما دنبال کردن برنامه های روال این رسانه باعث شد تا محرک های انبساطی جامعه به نسبت محرک های انقباضی به صورت مقطعی افزایش یابد و این تاکتیک نه تنها باعث شد حادثه ای که در اصل برای عاملان آن ناموفق بود بزرگ جلوه نکند، بلکه باعث حفظ حس امنیت و آرامش در جامعه بشود.
به طور کلی با این رویکرد، رسانه ملی همان شب حادثه تلاش کرد به صورت اقناعی به مخاطب بقبولاند این حادثه می توانست ابعاد فاجعه بار دیگری نیز داشته باشد که قائله با 12 شهید و 40 مجروح ختم شد و در اصل وقتی تروریست ها در قالب سه تیم عملیاتی، قصد برهم زدن امنیت جامعه را داشتند، اما یک تیم آن ها دستگیر، یک تیم دیگر پیش از ورود به مرقد امام خمینی(ره) و در حیاط این محل شناسایی و حتی یکی از آنان دستگیر شد(که دستگیری تروریست ها به صورت زنده برای عاملان آن یک ضعف بزرگ تلقی می شود) و اعضای تیم سوم هم که قصد داشتند خود را به صحن علنی مجلس کشانده و قتل عام تعداد زیادی از نمایندگان را رقم بزنند، در گام اول زمینگیر شده و هرچند به هدف خود نرسیدند، اما با شلیک بی هدف و کور به مردم بیگناه لکه ننگی بزرگتر از قبل از نام و نشان خود به جا گذاشتند و با حداقل 12 خشاب پر از فشنگ کلاشنیکف و 8 نارنجک و مقادیر زیادی مهمات ،پس از ساعاتی درگیری به هلاکت رسیدند، به نوعی می توان گفت یک شکست سنگین را تجربه کردند، البته این موضوع بلا منازع است که تعداد کشته شدگان و مجروحان این حادثه تروریستی، شیرینی شکست تروریست ها را تلخ کرد.
همچنین پیگیری عادی روند جلسه علنی مجلس شورای اسلامی نیز به همین منظور بود و سخنان رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان جلسه علنی روز 17 خرداد نشان می داد که قرارنیست روال عادی و منطقی کشور به دنبال حرکات کوردلانه عده ای بد اندیش مختل و یا تعطیل شود.
از سوی دیگر، امروزه قدرت در کشورهای در حال پیشرفت از قدرت محض و مطلق نظامی به شاخه های متعددی تقسیم شده که شاخه فرهنگی قدرت نیز قسمی از آن تلقی می شود و باید برای آن تفکر و تعقل، برنامه ریزی و مطالعه داشت. چرا که بر اساس مولفه های قدرت، قدرت فرهنگی می تواند باعث تحکیم اراده ملی ، شناخت و از بین بردن عوامل واگرایی شود و در نتیجه قدرت ملی را به دنبال داشته باشد، اما این قدرت ملی زمانی تقویت می شود که احساس امنیت در جامعه حفظ و حفظ احساس امنیت نیز زمانی رخ می دهد که در چنین مواقعی محرک های انبساطی جامعه بیشتر از محرک های انقباضی باشد. از این منظر به نظر می رسد رسانه ملی به لحاظ مدیریت افکار عمومی با نگاه به رویکرد سرگرمی خوب عمل کرده و برخلاف آنچه تصور می شود در حال از دست دادن مخاطب شده است، اتفاقا نظرسنجی های رسمی و علمی طی دوسال گذشته نشان می دهد اختلاف فرهنگی متاثر از باورها، اعتقادات، هنجارها و ارزش ها زمینه ای را فراهم آورده تا بیشتر مخاطبان سریال های ماهواره ای از این برنامه ها دلزده و به سمت شبکه های داخلی "آی فیلم" و "خندوانه" روی بیاورند.
رضا صالحی پژوه – کارشناس روابط عمومی و رسانه