به این راحتیها اکسیژن در هوای اصفهان رخ نمینماید، آب هم که به کالایی لوکس تبدیلشده و وقتی هم جعبه جادو تصاویری از بارش برف به نمایش میگذارد، نسل جدید اصفهان با تعجب به آن نگاه میکنند و آنهایی هم که اطلاعاتی بیشتر از هم سن و سالان خود دارند، میدانند این دانههای سفیدرنگی که حالا سالهای...
به این راحتیها اکسیژن در هوای اصفهان رخ نمینماید، آب هم که به کالایی لوکس تبدیلشده و وقتی هم جعبه جادو تصاویری از بارش برف به نمایش میگذارد، نسل جدید اصفهان با تعجب به آن نگاه میکنند و آنهایی هم که اطلاعاتی بیشتر از هم سن و سالان خود دارند، میدانند این دانههای سفیدرنگی که حالا سالهای زیادی است اصفهانیها را در حسرت گذاشتهاند، نامی به زیبایی "برف" دارند و این روزگار شهری است که روزگارانی کهن در قرن هفده میلادی مقارن با دوره صفوی، "ژان شاردن" فرانسوی آن را به چهارفصل بودن با باغهای سرسبز و رودی فرحبخش که از دل شهر عبور میکند توصیف کرد. اما حالا اصفهان بیشتر ازآنچه تحملش بوده بار بیمهری مدیران را بر دوش خود تحمل کرده و به نظر میرسد دولت با معارفه مهرعلیزاده بهعنوان استاندار این استان، آخرین تیر چله خود را نیز در کمان انعطافپذیر اصفهان گذاشته تا بتواند بر غول مشکلات فائق آید. از سوی دیگر به نظر میرسد مهرعلیزاده کمر همت را بسته و آستین اراده را تا آرنج مهر و محبت بالا زده تا بینی مشکلات را به زمین بمالد، اما در این میان آنچه بیشتر از هر چیزی دیده شده، وعدههایی است که در قالب امیدبخشی به مردم داده میشود و اگر بهخوبی مدیریت نشود، میتواند توقعاتی را ایجاد کند که مانند گذشته، میراث شومی را برای آیندگان بهجا بگذارد، لذا ضمن تقدیر از روی ریل خدمت انداختن دوباره اصفهان بعد از حدود چهار سالی که از خاکسترنشینی این شهر گذشت، باید این نکته را تذکر داد که اگر آخرین تیر چله دولت در اصفهان نیز بر اهریمن فقر، بیکاری، خشکسالی و دیگر مشکلات این شهر پیروز نشود، مشکلات اجتماعی دامنه وسیعتری به خود میگیرد و حتی میتواند بازخوردهای خشنی را از سوی برخی مردم دنبال داشته باشد. چراکه مدیریت غیر یکپارچه منطقهای در این شهر به نسبت شهرهای اطراف که موقعیت و اهمیت کمتری به نسبت اصفهان که شهری استراتژیک از همه ابعاد در کشور است، دارند، باعث احساس تبعیض بین این شهر و استانهای همجوار شده و زمینه از بین رفتن وحدت را در جامعه بین تودههای جمعیتی رقم میزند. پس نهتنها مهرعلیزاده مجبور به بالا کشیدن پاشنههایش شده، که مردم اصفهان هم مجبور هستند در این میان وی را همراهی کنند، چراکه به سنگ خوردن آخرین تیر دولت میتواند یک تمدن هفتهزارساله را زیر خروارها خاک دفن کند.
یادداشت از رضا صالحی پژوه