حوزه دولت خبرگزاری فارس، زینب رازدشت؛ سهشنبه ۲۶ تیر آخرین جلسه آقای سخنگو با خبرنگاران برگزار شد. در آن جلسه نوبخت درباره برکناری اش از سازمان برنامه و بودجه تصریح کرد: «تمام این شایعات دروغ است»؛ اما هفته بعد از آن یعنی سهشنبه ۲ مرداد نشست خبری سخنگوی دولت برگزار نشد تا شایعه کنار رفتن نوبخت...
روز بعد از آن،وابسته به دولت پس از آنکه خبر برکناری ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی را منتشر کرد، خبر از استعفای محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه داد تا شایعه کنارهگیری نوبخت شکل جدیتری بگیرد.
از اعلام استعفای نوبخت تا تکذیب واعظی
همان روز یعنی چهارشنبه ۳ مرداد نوبخت در حاشیه جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره صحت و سقم استعفایش عنوان کرد: صمیمانه این استعفا را به آقای رئیسجمهور تقدیم کردم، اما عدهای گفتند فداکاری شده و برخی نیز گفتند فضاسازی شده که تسویهحساب سیاسی شود و از همه خواهش میکنم بیش از هر چیز نگران مردم باشیم و با صمیمیت میگویم که در حال حاضر وقت تسویهحساب سیاسی نیست و میگویم که میخواهم به تدریس در کلاس درس بپردازم و کنار دانشجویان باشم.
دقایقی بعد از این سخنگوی دولت بود که رئیس دفتر رئیسجمهور استعفای نوبخت را تکذیب کرد. محمود واعظی اعلام کرد: استعفای نوبخت از سازمان برنامه و بودجه را تکذیب میکنم و آنچه رسانهها از قول ایشان نقل کردهاند به هیچ وجه صحت ندارد.
خداخافظی رسمی نوبخت با کرسی سخنگویی
این حواشی ادامه داشت تا اینکه سرانجام در شامگاه سهشنبه ۹ مرداد، نوبخت در صفحه توئیتر خود از تغییر سخنگوی دولت دوازدهم با موافقت روحانی خبر داد. یعنی اینکه تنها با استعفای نوبخت از سخنگویی دولت موافقت شده و وی در سازمان برنامه و بودجه باقی میماند.
با این تصمیم رئیسجمهور، نوبخت در ریاست سازمان برنامه و بودجه ماند و قرار شد سخنگویی دولت را فرد دیگری بر عهده بگیرد.
روز چهارشنبه ۱۷ مرداد نوبخت در حاشیه جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران در مقام رئیس سازمان برنامه و بودجه سخن گفت و همان شب هم در ضیافتی در حضور خبرنگاران از آنها به عنوان سخنگوی دولت خداحافظی کرد.
همان روز، خبرگزاری رسمی دولت یعنی ایرنا طی گزارشی با بیان اینکه استعفای نوبخت در شرایط کنونی گمانه زنیهایی را برای انتخاب سخنگو به وجود آورده است، از گزینههای احتمالی سخنگو گفته بود.
گزینههای جدید برای کرسی سخنگو
اسحاق جهانگیری، عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر تازه استیضاح شده یعنی علی ربیعی و محمود واعظی گزینههایی بود که خبرگزاری دولت برای سخنگویی اسم برده بود.
پس از آن نیز روزنامه اصلاحطلب آرمان در ۲۶ آبان نوشت: پس از ۴ ماه خلأ وجودی سخنگو در دولت، رئیسجمهور قصد دارد با شیوهای نوین به تغییرات در این حوزه بپردازد.
روزنامه آرمان در ادامه مطلبش آورده بود که دیگر سخنگویی به معنای گذشته مطرح نخواهد شد؛ درمقابل احتمال دارد دو عضو دولت نه سخنگو مانند گذشته، بلکه عملکرد اطلاعرسانی را داشته باشند؛ از این جهت گویا سخنگویی در میان کارگزارانیها و اعتدال و توسعه به مساوات تقسیم شده است؛ به این صورت که محسن حاجی میرزایی اخبار مصوبات و مسائل دولت را اطلاعرسانی کند و محمود واعظی رئیس دفتر روحانی و عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه نیز وظیفه سخنگویی در حوزه مسائل مربوط به رئیسجمهور را بر عهده داشته باشد.
واعظی: سخنگو نمیشوم
در این مدت از گزینههای متعددی در رسانهها نام برده شده که به عنوان سخنگوی جدید دولت مطرح شدهاند؛ مثل اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور، محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور، عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور، علی طیبنیا وزیر پیشین امور اقتصادی و دارایی، محمدجواد آذریجهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، محمد نهاوندیان معاون اقتصادی رئیسجمهور، علی ربیعی وزیر پیشین کار و امور اجتماعی، حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور، علی جنتی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمید ابوطالبی مشاور سیاسی رئیسجمهور و ... که هیچ کدام نه تایید و نه تکذیب شدهاند اما گفته میشود شانس واعظی برای تصدی این سمت از بقیه بیشتر است.
بنظر می رسد محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس بیش از هر مدیر دیگری به روحانی نزدیک است، بر این اساس او بطور غیر مستقیم تلاش می کند تا مسئولیت سخنگویی را به عهده بگیرد چراکه گاهی اوقات در حاشیه جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران حاضر می شود و به پرسش های خبرنگاران پاسخ می دهد.
پس از این گمانه زنیها سرانجام محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور پشت تریبون آمد و گفت که سخنگوی دولت نمیشود. او در اظهارنظری در این رابطه عنوان کرد که قطعاً نمیتواند این کار را انجام دهد، چراکه معتقد است سخنگو نباید این طور باشد که صرفاً چیزی را که میپرسند بدون مطالعه قبلی پاسخ دهد و سخنگو حتماً باید از یکی از اعضای دولت باشد که بتواند برای این کار وقت بگذارد.
چرا تریبون سخنگوی دولت بیصاحب است؟
از نهم مردادماه سال ۹۷ نوبخت از سخنگویی دولت استعفا کرد و تا کنون این کرسی در دولت خالی مانده و هیچ مقامی هم در این رابطه توضیحی ارائه نمی دهد. کرسی مهمترین رکن دولت برای پاسخگویی و اقناع افکار عمومی که «سخنگوی دولت» است، همچنان تعیین تکلیف نشده است،
آنچه که امروز شاهد هستیم این است که در غیاب سخنگویی دولت، هر وزارتخانه نیز به نوبه خود، مباحث و اخبار خود را مطرح خواهد کرد.
در این راستا نمایندگان و کارشناسان سیاسی معتقدند یکی از دلایل مهم عدم انتخاب سخنگو، فرار دولت از پاسخگویی است. برخی دیگر از فعالان سیاسی یکی از دلایل انتخاب نشدن سخنگو را اینطور عنوان می کنند که دولت سخنی ندارد که بگوید به خاطر همین سخنگو ندارد که اگر سخنی برای گفتن داشته باشد حتما سخنگوی خود را پیدا میکند.
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در این رابطه میگوید که از آنچه در ذهن آقای روحانی گذشته و سخنگو انتخاب نمیکند، خبر ندارم، اما بر اساس تجربه سیاسی و تاریخی یکی از نقاط ضعف دولت است که نتواند با مردم و افکار عمومی ارتباط برقرار کند.
هدایت الله خادمی نماینده مجلس شورای اسلامی،درباره طولانی ماندن تریبون سخنگوی دولت گفته است که یکی از علتهای اساسی طولانی شدن انتخاب سخنگوی جدید دولت، فشارهای مختلف افراد و گروه های مختلف برای انتخاب این فرد است، چرا که این گروه ها ادعا دارند که در پیروزی روحانی در انتخابات نقش داشته اند و در چنین شرایطی به دنبال سهم خواهی هستند که فرد موردنظرشان انتخاب شود.
قدیری ابیانه کارشناس سیاسی که بنیانگذار شورای اطلاع رسانی دولت است، گفته است که شاید هم آقای روحانی در اقوام و همشهریان خود فردی را برای انتخاب سخنگو پیدا نکرده و ظاهراً هم بستگان در پست هایی مهم تر و بی دردسرتر و شاید هم با درآمد بالاتری مشغول هستند.
از آنجا که حضور سخنگوی دولت برای جلوگیری از ابهامات و شایعات امری ضروری است؛ محمد هاشمیرفسنجانی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره معتقد است: وجود سخنگو در دولتها مرسوم بوده، این یک ضرورت برای همه دولتهاست اما اینکه چرا آقای روحانی مصلحت دیدهاند در حال حاضر دولت سخنگویی نداشته باشد خودش باید پاسخگو باشد.
هاشمی با تأکید بر اینکه نمیتوان قضاوت کرد که آیا با نبود سخنگوی دولت رابطه جامعه با دولت قطع شده است یا خیر؟ عنوان کرد: به هر حال در حال حاضر هم پس از برگزاری جلسات هفتگی هیأت دولت معمولاً وزرا به میان خبرنگاران میآیند و پاسخ سوالات آنها را میدهند و وزرا خودشان نیز در سفرهای استانی که معمولاً آخر هفتهها برگزار میکنند به شکلی میکوشند مطالبات مردم را پیگیری کنند و پاسخ سوالات آنان و رسانهها را بدهند اما همه این موارد میتواند به این معنا باشد که رابطه دولت با جامعه قطع نشده است به این معنا نیست که وجود سخنگو یک ضرورت نیست. همانطور که میدانیم وزرا چون از سوی خودشان و مسئولیت فردیشان صحبت میکنند نمیتوانند جای خالی سخنگو را پر کنند و به نظر میرسد نیاز به سخنگو با این تمهیدات رفع نشده است.
تبعات خالیماندن کرسی سخنگو
رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی باید آزاد باشند و مردم هم باید از مسائل مختلف کشور اطلاع داشته باشند و قطعا برای عملیاتی شدن این اظهارات باید سخنگویی تعیین شود اما با عدم انتخاب سخنگوی دولت، دولت خود را ملزم به پاسخگویی برای افکار عمومی و مردم نمی داند. یکی از ضروری ترین مسائل این است که هیأت دولت یک سخنگو داشته باشد تا گزارش جلسات و مصوبات را به سمع و نظر مردم برساند.
به نظر می رسد یکی از تبعات نبود سخنگو در دولت قطع شدن رابطه مردم با دولت است، زمانی که فردی نباشد تا حرف دولت را بزند، مردم هم حرف دولت را نخواهند فهمید و دیگران هر گونه قضاوت و تفسیری را می توانند بر روند داشته باشند.
برخی از فعالان سیاسی معتقدند که اگر دولت نتواند افکار عمومی را نسبت به تصمیمات اخیر خود توجیه و مدیریت کند، قطعا با مشکلات بیشتری از ناحیه افزایش نارضایتی مردم نسبت به عملکرد و تصمیمات دولت مواجه خواهد شد.
دولت، امروز بیش از گذشته نیاز به تریبون های عمومی برای حرف زدن با مردم را احساس می کند و بخوبی می داند بسیاری از مشکلات گریبانگیر آن ناشی از عدم اطلاع و همراهی مردم با سیاست ها و تصمیمات دولت است. از سوی دیگر در آن سوی مرزها استراتژی مهم آمریکا و متحدانش در منطقه، سرمایه گذاری روی ایجاد نارضایتی در مردم نسبت به کارآمدی دولت است که برنامه ریزی گسترده و هزینه سنگینی را در این زمینه انجام داده اند و نسبت به گذشته حجم آن چندین برابر شده است.
هر هفته که می آید، انتظار می رود که دولت هرچه سریعتر سخنگوی خودش را انتخاب کند تا هر چه زودتر تکلیف پل ارتباطی دولت با رسانهها و مردم مشخص میشود و بسیاری از پرسش ها و مشکلاتی که در این مدت انباشته شدهاند سرانجام پاسخگویی از سوی دولت پیدا شود.
انتهای پیام/