این روزها اصفهانی ها با رخداد جدیدی مواجه بودند به نام "خندستان" که بیشتر به نمایش های خیابانی اختصاص داشت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، رخدادی که همچون دیگر رخدادهای به ظاهر فرهنگی این روزهای پایتخت فرهنگ و تمدن ایران زمین، در رسانه های وابسته به مدیریت شهری لقب یک ابر پروژه را به خود گرفت و همین موضوع باعث شد تا نوری که به زوایای این رخداد فرهنگی تابانده می شود، زوایای دلخواه مدیران شهری را هویدا سازد، این در حالی است که هرچند نمی شود منکر نیاز جامعه به نشاط شد، اما در این میان جای چند سئوال مهم خالی است که اگر مدیران شهری خارج از سلایق سازمانی به آن پاسخ دهند، می شود امیدوار بود سنگ بنایی در اصفهان بر زمین گذاشته شده که نه تنها در یک دوره که تا سالیان سال بنای آن مستحکم خواهد بود.
اول این که: هزینه پیامک های پی در پی به صورت انبوه و اطلاع رسانی های گسترده از رسانه ملی تا رسانه های غیر رسمی و اجتماعی به چه میزان و از کدام محل پرداخت شد؟
دوم این که: این بار نیز مانند دفعات قبلی در ادوار مختلف مدیریت شهری اصفهان خط تبعیض میان هنرمندان پایتخت نشین و اصفهانی آنقدر پررنگ بود که اعتراض هنرمندان اصفهان را به دنبال داشته باشد، آیا قرار نیست این وضعیت یک بار برای همیشه اصلاح شود؟ آیا این از شعارهای مدیران فرهنگی شهرداری اصفهان در تمام ادوار نبود؟
سوم این که: حتی با این وضعیت، حاضران در سالن اختتامیه بازهم شاهد آن بودند که بازیگران رده چندم مثل رضا فیاضی و تنی چند از همین افراد بدون در نظر گرفتن حرمت میزبانی متفاوت بین هنرمندان پایتخت نشین و اصفهانی ها، لب به اعتراض آن هم به گونه غیر متعارف گشودند که هنوز دلیل آن برای مخاطبان مبهم است.
چهارم این که: بنا بر برخی گزارش های نسبتا موثق، وضعیت ظاهری شرکت کنندگان به ویژه بانوان به قدری با عرف جامعه در تعارض بوده که نگرانی افراد نسبتا بی تفاوت به این امر را نیز در پی داشته که این مهم را می توان از نوشته ها در فضای مجازی استنباط کرد، حالا سئوال اینجاست که آیا واقعا کنترل یک سالن اختتامیه آنقدر برای مدیریت شهری اصفهان دشوار است که گزارش های اینچنینی از سالن ها و محل های برگزاری نمایش ها به گوش می رسد که بسیاری از دغدغه مندان را متعجب و نگران کرده است؟
پنجم آن که: هنر هنرمند بر اساس زمان و مکان سنجیده می شود، لذا به همین میزان نیز استفاده از هنر، تصویر، دست نوشته و یا خاطرات هنرمندان توسط مدیران، سازمان ها و نهادها ملاحظه دارد که مقتضیات زمانی و مکانی هنرمند تابع این مقتضیات است، یعنی این که اگر هنرمندان در رژیم گذشته به گونه ای روی صحنه نمایش می رفتند که با عرف کنونی جامعه در تضاد است، این موضوع به خود هنرمند باز می گردد و خدای خودش چرا که اقتضائات آن زمان اینگونه بوده، اما بد نیست شهرداری اصفهان صریح و واضح پاسخ دهد هنر هنرمندانی همچون مرحوم رضا ارحام صدر، وحدت و ... چه سنخیتی با شعارهای انقلابی آنان دارد که تصویر این هنرمندان باید در مراسم اختتامیه چنین جشنواره ای نصب گردد؟
در پایان یک بار دیگر یادآور می شود که بر اساس توصیه بزرگان و پیشینیان، "هرسخن جایی و هرنکته مکانی دارد" ،پس مدیران انقلابی شهر اصفهان پیش از آنکه بخواهند برای قشر خاکستری شهر دلبری کنند، تلاش کنند تا قشر پایبند به اصول و اعتقادات که شعارهای آنان برگرفته از علایق، سلایق، تاکیدات و توصیه های آنان بوده را از دست ندهند./انتهای پیام
به قلم رضا صالحی پژوه