فرونشست اصفهان به کارگردانی افراجبارزارع به روی سن می رود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، رخدادی ناگهانی در حافظه پنهان اصفهان که دور از ذهن نخواهد بود. رخدادی چنان تیره و تار که در آن سوی تمثال آرمانی خود، پیامی هشدار دهنده را به مردم ایران و اصفهان مخابره می کند. پیامی که در نمایش «فروشکست» به کارگردانی افرا جبارزارع و نویسندگی امیر یوسف دهقان به تصویر کشیده شده است.
کابوسی دهشتناک، خوابی دلگیر
ماجرا چیست؟ کارگردان فروشکست از پیرمردِ بادبادک فروشی سخن می گوید که نامش محمد علی است. او که نقش خود را به علی مهدی زاده در مقام بازیگر اعطا کرده، معتقد است که« خودش و تمام تماشاگران درگیر کابوسی دهشتناک شده و در خوابی دلگیر، محبوس شده اند. این کابوس باید تمام شود، همه بیدار شوند و به زمانه ای بازگردند که پل سالم بود، آب در زاینده رود جریان داشت و هیچ چیز مانند واقعه ای که هم اکنون در حال تجربه آن هستند، نبوده است.»
نمایشی برای فرونشستِ باور به حیات است
تلخی ماجرا اما استعاره فروریختن سی وسه پل در کام خشک زنده رود این روزها نیست. افرا جبارزارع معتقد است که: « چه بسیار از اصفهان گفته و نوشته اند اما کمتر کسی چنین هشدار بی پرده ای را به مخاطب داده است ... وقتی به سقف خانه ام نگاه می کنم و می بینم فرونشست از رگ گردن به من و ما نزدیکتر است، در مقام یک هنرمند کمتر به انعکاس سوژه های مخاطب پسندی از پس غم و شادی و خیانت و قتل و لودگی می اندیشم. معتقدم، هر شخصی موظف است در هرکاری که به آن وارد می شود، رکنی را ادا کند. به همین خاطر، به عنوان یک کارگردان یا مولف اثر، پرداختن به چنین موضوعی را وظیفه شهروندی و اجتماعی خودم می دانم تا جدای از مسائلی که وجود دارد و همه به آن آگاهیم، به این مهم بپردازم که اصفهان، شهری که دوستش دارم، که زادگاه من است، که مامن امن خاطرات من است، که جایی است که در آن بزرگ و عاشق شده ام ....دارد به یک ویرانه تبدیل می شود و .... به محاق می رود.»
فروشکست از چه سخن می گوید؟
نمایش فروشکست از شرایطی سخن می گوید که در آن قرار داریم. برای همین، کارگردان اثر بر این باور است که « فروشکست چیزی بیش از اجرای یک نمایش است. به واقع، هشداری در کنار یک نمایش است که مخاطبان آن مردم ایران و به ویژه، مردم اصفهان هستند. این نمایش، با چاشنی اشک و خنده، از مشکلات فرهنگی اجتماعی و زیست محیطی اصفهان سخن می گوید. کمدی سیاهی است که رخدادی سهمگین را در سال 1407 به تصویر می کشد. در این سالِ مثالی، پیرمرد بادکنک فروش اصفهانی متوجه می شود که به خاطر خشکی زاینده رود، خشکی هوا و نبود آب و باران، نیمی از سی و سه پل شکسته و فروریخته است ....»
آنچه نباید اتفاق می افتاد، اتفاق افتاد...
گره گشاییهای این نمایش از زبان پدربزرگ محمد علی روایت می شود. جبارزارع می گوید:« در این اجرا دیوار چهارم وجود ندارد. تماشاگران عنصری از نمایش هستند و دیوار چهارم به طور کامل توسط بازیگر شکسته می شود. اثر، دارای دوپایان است که پایان اصلی، بر عهده مخاطب گذاشته شده تا بتواند به نتیجه غایی دست پیدا کند زیرا دیگر هشداری وجود ندارد؛ آن چه نباید اتفاق می افتاد، اتفاق افتاده است. برای همین معتقدم ما در فروشکست پیام کلیشه ای در راستای حفظ اماکن تاریخی و اهمیت دادن به هویت فرهنگی و ... و در یک کلام، "امید" نمی دهیم و فراتر از آن، بدترین سناریوی ممکن را در برابر مخاطب به تصویر می کشیم. می گوییم ببین .. این است...»
هزینه های تحمیلی فروشکست، از ایده تا اجرا
پرداختن به یک سوژه اجتماعی در نمایشِ این روزها اما همچنان هزینه بر است. این هزینه اما سوای از مادی بودن، به نحوی دربردارنده هزینه های معنوی اخلاقی نیز هست. کارگردان فروشکست، با همه دغدغه مندی اش در این باره می گوید:« شاید بهتر بود که مثل سایرین اصلا دغدغه اجتماعی نداشتم چون با نگاه به سالی که برای نگارش و دوندگی های اجرا و مجوز و نوبت سالن و بازنویسی های مکرر و باز بینی طی شد، به این نتیجه رسیده ام که باید همه نیرویم را در فروشکست هزینه کنم و دیگر چنین دغدغه ای را در سر نپرورم چون گویا نمی توان کسی که خودش را به خواب زده بیدار کرد ... با این حال، هرقدر که مسیرمان هموار باشد که نیست، به عنوان کسی که ادعای دغدغه مندی دارد، می توانیم حداکثر تلاشمان را انجام بدهیم. برای همین، معتقدم رسالت هر هنرمند به اولویت های او بستگی دارد. مثلا در مورد خودم، هرچه در توان داشتم را برای فروشکست به اجرا درآوردم.»
نمایش فرو شکست از 1 بهمن تا 19 بهمن هر شب درساعت 19 در تالار اصلی تالار هنر اصفهان برگزار می شود/انتهای پیام