منچستر یونایتد در فینال جام باشگاههای اروپا در یک دقیقه، شکست را با پیروزی عوض کرد و فاتح بازیها شد.
شاید دراماتیکترین لحظه تاریخ جام باشگاههای اروپا شبی بود که منچستریونایتد در یک دقیقه رویایی شکست را با پیروزی عوض کرد تا ضربه محکمی به بایرن مونیخ و هوادارانش بزند که تصور میکردند جام قهرمانی را بالای سر خواهند برد. در پیروزی تیم آلمانی شکی نبود چون این تیم تا دقایق پایانی با یک گل از حریفش پیش بود و بعید بود دفاع مستحکمش فرو بریزد. با این حال فوتبال بخشهای غیر قابل توصیف خود را دارد و اتفاقهایی دور از منطق در آن رخ میدهد. برای یک بار هم که شده فوتبال آلمان در لحظه آخر شکست را تجربه کرد. آنها همیشه عادت داشتند در دقایق آخر پیروز شوند. اتفاقی که در شب بیست و هفتم می رخ داد تنها در یک حرکت بود. به همین خاطر آن لحظه فوق العاده بود.
غیر قابل تصور بود بایرن در حالی شکست بخورد که با یک دفاع مستحکم برابر یونایتد پر استرس بازی میکرد. انگلیسیهای ناامید تصور میکردند دیگر هیچ شانسی برای برنده شدن نداشته باشند و جام قهرمانی از آن تیم آلمانی خواهد شد. با این حال همه چیز در لحظه و در دقیقه پایانی با دو بازیکن تعویضی عوض شد. زمانی که تدی شرینگهام در حال باز کردن دروازه بایرن بود تنها صدای شعارهای هواداران آلمانی شنیده میشد. طرفداران یونایتد پس از گل سر از پا نمیشناختند و خوشحال بودند در یک بازی دشوار به تساوی دست یافتند. این گل تنها شروعی برای یکی از تاریخیترین لحظات تاریخ جام قهرمانان بود چون در کرنری که دیوید بکام ارسال کرد دفاع بایرن به هم ریخت.
مدافعهای بایرن هنوز پس از تساوی خود را پیدا نکرده بودند و کسی به شرینگهام توجه نداشت. او خود را به تیر دوم رساند، جایی که اولهگنار سولسشایر دروازه باواریاییها را در مقابل مدافعهای این تیم باز کرد. کسی نمیدانست این اتفاق واقعی است یا تخیلی. با این حال توپ وارد دروازه شد و بازیکنان یونایتد به نحو عجیبی شروع به خوشحالی کردند. از طرفی بایرنیها نمیتوانستند برای این فاجعه باورنکردنی توضیحی پیدا کنند. آنها بر زمین افتادند و تنها میخواستند فکر کنند که این اتفاق یک کابوس است. با این حال یک واقعیت بود. یونایتد پس از ۳۱ سال فاتح اروپا شد. این کار را تنها در آن یک دقیقه رویایی انجام داد. یونایتد فصل را فراموش نشدنی به پایان رساند و فاتح لیگ، جام حذفی و جام قهرمانان اروپا شد.
بایرن در بازی آن شب با یک گل که از طریق ضربه آزاد به دست آمد از حریفش پیش افتاد. باسلر در دقایق نخست نتیجه را یک بر صفر کرد. به همین خاطر تیم آلمانی تصمیم گرفت به دفاع قدرتمند خود تکیه کند. آنها یک تمرین سخت را برابر تیمی که در نبود کین و اسکولز قدرت سابق خود را نداشت به نمایش گذاشتند. نبود این دو بازیکن باعث شد الکس فرگوسن تصمیم بگیرد از بکام در سمت راست بهره ببرد. در عملکرد این بازیکن شکی نبود. او از همه لحاظ بهترین بازیکن یونایتد محسوب میشد اما تیم به خاطر ضریب بالای از دست دادن توپ ضربه خورد. رایان گیگز که در چپ بازی میکرد برابر بایرن در سمت راست بازی کرد. بلومکیست هم کاملاً از بازی محو شده بود. به همین خاطر تیم انگلیسی از گوشها نمیتوانست نفوذ داشته باشد و این کار را برای بایرن راحت کرده بود.
تعویض بلومکیست به جای شرینگهام غیر قابل اجتناب بود. یونایتد با حضور شرینگهام به بایرنیها اجازه میداد راحتتر کار کنند. شاگردان فرگوسن ضعفشان را پذیرفتند و تنها میخواستند از کنارهها بازی کنند. سولسشایر برای بهتر انجام شدن این روش وارد زمین شد و یونایتد با سه مهاجم بازی کرد. این تیم با حضور گیگز و بکام تا پایان حریفش را تحت فشار قرار داد چون میدانست که فوتبال یک بازی است و در نهایت در یک دقیقه باورنکردنی توانست به اوج افتخار برسد.
این بازی برای ایرانیها به خاطر حضور علی دایی مهم بود و یک حسرت را برای فوتبال ایران بر جای گذاشت. مهاجم بایرن مونیخ با وجود این که فرصت حضور در این دیدار را پیدا نکرد تنها چند ثانیه با مهمترین افتخار باشگاهی برای یک بازیکن ایرانی فاصله داشت. دیگر هرگز یک ایرانی فینال لیگ قهرمانان را تجربه نکرد.
انتهای پیام