پدر علم کویرشناسی ایران می گوید که همچنان معتقد است آب دریا به درد کویر نمی خورد اما در حال حاضر که قرار است خلیج فارس به 13 استان کشور آب رسانی کند، می توان با انتقال آب دریای خزر به سمنان، هزینه ها را کمتر کرد. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز به نقل از خبرآنلاین طرح انتقال آب دریای خزر به...
پدر علم کویرشناسی ایران می گوید که همچنان معتقد است آب دریا به درد کویر نمی خورد اما در حال حاضر که قرار است خلیج فارس به 13 استان کشور آب رسانی کند، می توان با انتقال آب دریای خزر به سمنان، هزینه ها را کمتر کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز به نقل از خبرآنلاین طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان که از سال ها پیش مطرح و تا به امروز پیگیری و در این سال ها با مخالفت برخی کارشناسان و سازمان حفاظت محیط زیست مواجه شده، به زودی اجرا خواهد شد.
پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران که اوایل مطرح شدن این بحث از مخالفان انتقال آب به کویر بود از دلایلش برای موافقت با طرح انتقال آب دریای مازندران به سمنان می گوید.
متن این گفتگو در ادامه آمده است:
آقای دکتر؛ چند سال پیش معتقد بودید که آب دریای خزر به درد سمنان نمی خورد. اما در اظهارات جدیدتان این انتقال را معقول و به صرفه دانستید. دلیل این تغییر عقیده چیست؟ آیا بر پایه مطالعات جدیدی به این نتیجه رسیدید؟
هنوز هم معتقدم هیچ کجا آبش به درد کویر نمی خورد. همه در این مورد اشتباه می کنند. آقای احمدی نژاد هم در این مورد اشتباه کرد. وقتی مطرح شد که آب را می خواهند به کویر انتقال دهند، مردم فکر کردند قرار است آب را ببرند و کویر را آباد کنند! مسئله این نیست. اصولا من با انتقال آب مخالف بودم چرا که می گفتم هر کجا که آب کم دارد باید خود همان مکان های کم آب از منابعشان درست استفاده کنند، بعد آب قرض بگیرند. چون این مکان هایی که به این شکل آزاد بهشان آب می دهند،
هر منطقه ای را خواستید بیچاره کنید، به آن جا آب بدهید! مثل بچه ای که اگر به او پول بدهی خراب می شود! چرا که وقتی آب به مکان کم آب می رسد، فکر می کنند که دیگر می توانند شروع کنند به مصرف کردن. الان وزارت نیرو متوجه شده که دیگر رودی وجود ندارد که بتواند آب را بگیرد و بدهد به مکان های کم آب.
صنایع بزرگی در این مملکت درست شده است. ابتدا تاکید بر کشاورزی بود. کشور قرار بود روی کشاورزی سرمایه گذاری کند تا خودکفا شویم. اما بعدا با صنعتی شدن دنیا، در ایران هم اولویت با صنعت شد. صنایع پیشرفت کردند. شهرها هم توسعه پیدا کردند و نیاز به آب بیشتر شد. در این شرایط به فکر افتادند که چه کنند؟ قانون تصویب کردند که اولویت اول شهرها باشد و بعد صنعت و سپس کشاورزی. آب کشاورزان را هم گرفتند و دادند به شهر و صنعت.
در حال حاضر به کشاورزان هر سال مقدار کمی آب داده می شود تا سرشان گرم باشد و مشکلی ایجاد نشود. اما واقعیت این است که آب نیست و صنایع بزرگ هم ایجاد شده. مثلا در اصفهان حدود 50 کیلومتر صنعت درست شده. شمال شرق، یزد، تبریز و ...
پس دیگر چاره ای جز انتقال آب نیست.
درباره لزوم انتقال آب شمال و جنوب به مرکز ایران بگویید. الان واقعا این نیاز وجود دارد و راه دیگر که کم هزینه و آسیب تر باشد نیست؟
ما با توجه به کارهایی که غرب کرده است، تصمیم گرفتیم که پتروشیمی و فولاد درست کنیم اما به این فکر نکردیم که آن ها این صنایع را کنار رودها و دریاچه های شیرین درست کرده اند. این صنایع می بایست کنار آب باشد. الان مثلا سمنان و کاشان که صدمیلی متر فقط بارندگی دارد و رود هم ندارد، کارخانه ماشین دارد! برای این صنایع بزرگ میلیاردها تومان خرج کردند و طرح های عظیم صنعتی درست کردند و هر چه آب بود به آن ها دادند و دیگر آبی باقی نمانده. این صنایع از وزارت نیرو درخواست کرده اند که به آن ها آب برساند.
شما فرض کنید یکی یک ماشین می خرد سه میلیارد تومان و بنزین هزار تومان باشد. اگر این بنزین صدهزارتومان هم باشد، باز او ناچار است بنزین را بخرد چرا که اگر نخرد، سرمایه سه میلیاردی اش بی کار می ماند. حکایت صنعت و آب هم همین است. چون آبی برای این صنایع وجود ندارد، وزارت نیرو ناچار شد از خلیج فارس کانالی بزند و آب را شیرین کند و آب را به سیرجان و سرچشمه و چادرملو برساند که بیش از 700 کیلومتر است. چرا که اگر این کار را نکند، میلیاردها تومان پولی که برای ایجاد صنایع هزینه شده از بین می رود. توافق ها انجام شده و پول هایش داده شده تا خلیج فارس 13 استان را آب بدهد.
در مورد انتقال آب دریای خزر چطور؟
در زمان آقای احمدی نژاد این طرح مطرح شد که محیط زیست با آن مخالفت کرد. الان هم با من تماس گرفته می شود که مخالف باشید با انتقال آب. من قبلا با این انتقال مخالف بودم. با انتقال آب داخلی هم مخالف بودم. اما وقتی تصمیم گرفته شده که از خلیج فارس به 13 استان آب داده شود، می شود این آب را از دریای خزر تامین کرد. محیط زیست با انتقال آب دریای خزر مخالفت کرده و کارشناسان استان تهران وارد نبودند که پاسخ بدهند.
ایراداتی که کارشناسان به این طرح می گیرند را وارد نمی دانید؟
گفته اند اگر آب را شیرین کنید و نمک آب را بریزید در دریا، شوری آن بیشتر می شود. نه. این درست نیست. محیط زیست اشتباه می کند که دریا شور می شود. 250 میلیون متر مکعب آب است که مقدار نمک آن چنانی ایجاد نمی کند. حتی اگر نمک زیادی هم تولید شود، دریای مازندران یک کلیه دارد که آب را شیرین می کند. خلیج قره بغاز در شرق است و به ترکمنستان می ریزد. در شهر بکداش کارخانه ای وجود دارد که نمک آب را می گیرد. رود ولگا هم که شیرین است. پس آب شور دارد کم می شود. اگر آب ولگا بیشتر به دریای مازندران بریزد هم آب شیرین تر می شود. کارشناسان سمنان تعهد کرده که ما این نمک را در دریا نمی ریزیم. نمک را جمع و خشک می کنیم و تخته های نمک درست می کنیم و دفن می کنیم. که من برای استاندار اعلام کردم که این اشتباه است. چرا که بهترین نمک، نمک دریاست. این چیزی که ما به عنوان نمک می خوریم، در آن ارسنیک و جیوه وجود دارد اما نمک دریا، ید دارد. ید آن هم طبیعی است و نمی میرد. این یدی که الان به نمک ها اضافه می شود، دو ماه بعد اثرش از بین می رود.
می توانیم آن نمک را بگیریم و استفاده کنیم. حتی خیلی از کشورهای خارجی در مناطقی که آب شور وجود دارد، نمک را می گیرند و آجر نمک از آن درست می کنند. محکم ترین نوع آجر، آجر نمک است و فشار زیادی را تحمل می کند. اگر اینطور باشد که با 250 میلیون متر مکعب، آب شور شود، پس خلیج فارس چه اتفاقی برایش می افتد؟ خلیج فارس که به مراتب شورتر است. از مرز دریایی دبی که به سمت مرکز شهر بروید می بینید که پر است از دستگاه های آب شیرین کن اتمی. اگر شیرین کردن آب موجب شور شدن دریا می شد که الان می بایست خلیج فارس به نمکزار تبدیل شده بود. چرا پس در خلیج فارس کسی صدایش در نیامد؟ اگر اتفاقی نیفتاد پس در دریای مازندران هم اتفاقی نمی افتد.
یعنی شما اعتقاد دارید آب دریای مازندران نسبت به خلیج فارس برای سمنان بهتر است؟
بله. مزیت آب دریای مازندران نسبت به خلیج فارس این است که شوری آن یک سوم خلیج فارس است. پس هزینه شیرین کردن آن کمتر است. خلیج فارس نسبت به اقیانوس هم شورتر است. پس هزینه اش هم زیاد است و تنها سیستم های پیچیده می توانند آب آن را شیرین کنند. چرا که نزدیک به چهاردرصد شوری دارد. نکته بعدی این که وقتی خلیج فارس بخواهد 13 استان را تامین آب کند، باید 720 کیلومتر راه طی کند. اما مازندران با سمنان هم مرز است. راهی نیست و نزدیک است. شوری آن هم که کمتر و آلودگی آن هم کمتر است. حتی ممکن است این جریان باعث بشود که دوباره پدیده کشند قرمز اتفاق می افتد و این آفت تشدید شود. پس اگر قرار باشد آبی شیرین شود و انتقال داده شود، آب دریای مازندران بهتر است. بالاخره کارشناسان محیط زیست یک بررسی هایی کرده اند که مخالفت نشان داده اند. نمی شود دلایل آن ها را هم نادیده و ناشنیده گرفت. من اعتقاد دارم این ها بازی است. یک اتفاق بد دیگر هم که افتاده این است که با این که هنوز اتفاقی نیفتاده، مسئولان استان در حال تصمیم گیری برای خرج آبی هستند که از دریای خزر می آید! این که چند هکتار زمین را با این آب آبیاری کنند.
من معتقدم اگر آب به این ها می دهند باید آب شرب و کشاورزی و صنعت باشد. چرا که در قدیم که اب کشاورزی قطع شد، روستاها تخلیه شدند و به شهر آمدند. الان هم اشتباه بزرگی که دارد انجام می شود این است که آب را می خواهند فقط به شهر بدهند. محیط زیست این اشتباه را انجام داده و گفته که من با این انتقال مخالفم مگر آن که فقط به شهر آب برسانید. روستایی وقتی ببیند آب به او نمی رسد مهاجرت می کند. شرط دومی که گذاشته این است که 750 میلیون متر مکعب هم آب بدهید بریزیم در باتلاق گاوخونی. کسانی که این تصمیم را می گیرند نمی دانند چه می کنند و کارناشناسان هستند.
یکی از بدترین کارهایی که در مورد آب انجام شد، سدسازی بود. این سد ها در آینده ها بسیار خطرناک هستند. وقتی سدها پر می شوند، تبدیل به وسیله ای کشنده می شوند. آب کشاورزان را نصف کردند و چاه هایشان را بستند و آن ها را فقیر کردند و متوجه نبودند که این ها کار دیگری بلد نیستند و آواره می شوند.
آب دریای خزر به درد کشاورزی می خورد؟ معتقدید که باید این اب به کشاورزی هم اختصاص پیدا کند؟
آب دریا شور است و به درد کشاورزی نمی خورد. اگر شیرین بکنند با خورشید، برای کشاورزی در گلخانه ها مناسب می شود.
من همیشه گفته ام اگر می خواهید انتقال آب اقتصادی باشد، جنوب که آفتاب داریم از آفتاب آن جا استفاده کنیم و تاسیسات مورد نیاز را درست کنیم. به جای این که با گازوییل و مازوت این کار را انجام دهیم، با آفتاب انجام دهیم. در غیر اینصورت بیست سال دیگر گازوییل و مازوت تمام می شود و تمام لوله کشی ها و هزینه ها از بین می رود. آفتاب و تاسیسات خشک آلودگی های گازوییل هم ندارد. اگر شیرین کردن آب ارزان نباشد، استفاده آن در کشاورزی اقتصادی نیست. عربستان این کار را می کرد اما بعدا پشیمان شد چون ضرر کرد. الان که می خواهند آب را به شهر بیاورند، من معتقدم این آب را نباید در لوله به شهر بدهند چون اگر این اتفاق بیفتد، باز مردم آن را هدر می دهند. یک مخزن درست شود که شیر و کنتور داشته باشد و بفروشند.
ما برنامه ریزی برای توسعه پایدار احتیاج داریم که این اتفاق در کشور نیفتاده است. اگر در قدیم کشاورزی را عامل کم شدن آب و هدررفت آب می دانستند، الان در شهرها این اتفاق می افتد. شهرداری ها و وزارت نیرو عامل کمبود آب هستند. شهرداری مرتبا تراکم می فروشد و می گوید من هزینه هایم زیاد است. وزارت نیرو هم برای هر واحد دو انشعاب می گیرد. پس الان عامل کمبود آب شهرها هستند نه کشاورزی.
برای پاسخ به کسانی که با انتقال آب دریای خزر به سمنان مخالفت می کنند چه دلایلی دارید؟
این دلایلی که برای مخالفت می گویند بی خود است. می گویند نمک در دریا اضافه می شود؛ می گویند در این مسیر درخت باید قطع شود؛ که این ها فقط حرف است. محیط زیست زمانی که حیات وحشش نابود شد و هوای شهرها آلوده شد کجا بود؟ وقتی 720 کیلومتر آب از خلیج فارس قرار است به 13 شهر برسد، از دریای مازندران با 150 کیلومتر فاصله این آب انتقال پیدا نکند به این خاطر که درخت ها قطع می شوند؟ چطور با انتقال آب از جنوب مخالفتی ندارند؟ معلوم می شود که تمام این دلایل سیاسی است. من اصولا با انتقال آب مخالف بودم ولی وقتی طرح انجام شد، می گویم چرا به یک جا بدهیم به یک جا ندهیم؟ وقتی شورترین آب که آب خلیج فارس باشد را داریم شیرین می کنیم و 720 کیلومتر انتقال می دهیم، چرا از آب دریای مازندران که کمتر شور است و فاصله اش کمتر است استفاده نکنیم؟ اعتقاد قلبی من این است که مبنا باید صرفه جویی باشد نه این که خرج کنیم و مجبور شویم قرض بگیریم. باید توسعه پایدار داشته باشیم به جای این که بی محابا آب استفاده کنیم و بعد به فکر چاره بیفتیم. با این وضع موجود، این که چه کار باید کرد یک مبحث بزرگ دیگر است که باید روی آن ساعت ها صحبت شود./