دل به آتش زدن دل شیر می خواهد؛ اینکه از جان خود بگذری تا نجات بخش جان انسانی باشی، دل دریایی میخواهد؛ از خود گذشتن رسم مردانی است که فداکاری را معنا کردهاند، نجات جان انسانها حتی به قیمت از دست دادن جان، رســم آتش نشانانی است که به دل آتش میزنند و دود و آتش مانعی برای انجام وظیفه انسانی شان...
دل به آتش زدن دل شیر می خواهد؛ اینکه از جان خود بگذری تا نجات بخش جان انسانی باشی، دل دریایی میخواهد؛ از خود گذشتن رسم مردانی است که فداکاری را معنا کردهاند، نجات جان انسانها حتی به قیمت از دست دادن جان، رســم آتش نشانانی است که به دل آتش میزنند و دود و آتش مانعی برای انجام وظیفه انسانی شان نمیشود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز به نقل از ایمنا، هر شغلي سختي ها و لذت هاي خاص خود را دارد اما برخي مشاغل خاصترند و آتش نشاني يکي از آنهاست. آتش نشان به معنای واقعی کلمه یک عشق است، عشقی که با اضطراب، ترس، نگراني، شيريني و با تلخي همراه است.
وقتی صدای آژیر بلند میشود فرقی نمیکند که در حال غذا خوردن، نمازخواندن و یا استراحت باشد می دود؛ دویدنی به سرعت باد... در آن لحظه به چیزی جزء نجات انسانها فکر نمیکند، برایش فرقی نمیکند که چه کسی است پیر است یا جوان، پولدار یا فقیر فقط به زنده ماندن یک انسان می اندیشد...
برای یک آتش نشان تعطیلی و عید معنایی ندارد؛ او انتخاب کرده که منجی انسانها باشد؛ علی جهانگیری آتشیار 48 ساله ای است که 28 سال از عمر خود را برای نجات جان انسانها صرف کرده است؛ اولین تجربه کاریاش را با یک حادثه شروع کرده است، حادثه نجات انسان از داخل چاه، که خوشبختانه با موفقیت انجام شده است.
چرا به جای سر و کله زدن با دود و آتش راه دیگری برای امرار معاش و گذران زندگی انتخاب نکردید و ریسک فعالیت در حرفه آتش نشانی را پذیرفتید؟
آتشنشانی عشق میخواهد، من از همان دوران کودکی دوستداشتم کارهایی انجام دهم که از عهده همه بر نیاید؛ آتشنشانی هم یکی از این شغلها بود که با روحیاتم سازگار بود.
از چه سالی وارد این حرفه شدید؟
از جنگ که برگشتم مدتی در پالایشگاه مشغول به کار شدم اما به دلیل علاقه شدید به شغل آتش نشانی در سال 71 بعد از مراحل استخدام وارد این شغل شدیم.
خانواده با شغلتان مشکلی ندارد؟
به هیچ وجه، اتفاقا زن و سه فرزندم علاقه شدیدی به آتش نشانی دارند؛ در واقع ما یک خانواده آتشنشان هستیم. همسرم از من بیشتر با درجه های آتش نشانی آشنایی دارد.
شما اکنون چه درجه ای دارید؟
من آتشیار هستم و اکنون به عنوان سرپرست ایستگاه مرکزی آتش نشانی فعالیت می کنم.
از اتفاقاتی که در طول روز برایتان رخ میدهد برای خانواده تعریف میکنید؟
بله، خانمم علاقه زیادی به این شغل دارد و پیگیر اتفاقاتی که در طول روز برایمان افتاده می شود.
بعد از روبرو شدن با یک حادثه تلخ چگونه وارد منزل میشوید؟ سعی میکنید که موضوع را فراموش کنید؟
بله حتما باید حوادث را فراموش کنیم تا بتوانیم زندگی کنیم. البته گاهی با حوادثی مواجه میشویم که فراموش کردنش خیلی سخت است و واقعا نمی توانیم آن را فراموش کنیم. خدا رو شکر در این زمان ها خانواده ام خیلی مراعات حالم را می کنند.
می توانید در این رابطه خاطرهای برایمان تعریف کنید؟
یک شب مردی جوان با سازمان تماس گرفت و اعلام کرد که فرزندش گم شد؛ البته سازمان اعلام کرد که این موضوع را باید به پلیس 110 گزارش داده شود اما گریه های بی امان پدر باعث شد تا ما به محل حادثه مراجعه کنیم. مکان جاده شیراز بود و پسر بچه ای در مراسم عروسی گم شد. وقتی به محل اعزام شدیم، در کنار تالار عروسی یک کانال آب به ارتفاع 2 متر وجود داشت و پسر بچه برای رفتن به نزد پدرش ناپدید شده بود. چندساعتی از ماجرا گذشته بود من و همکارم با چراغ قوه مشغول گشت زدن محیط اطراف تالار شدیم، یک کانال آب نزدیک تالار بود، به همکارم گفتم شاید بچه داخل آب افتاده باشد ولی آنجا خیلی تاریک بود با پرژکتور به داخل آب رفتم ، 10 متر جلوتر از تالار با جسد بی جان بچه روبرو شدم. واقعا دیدن آن صحنه و شنیدن ضجه های مادرش برایم واقعا دردآور بود، به گفته حاضران بعد از 20 دارو و درمان بچه دار شده بودند، و این بیشتر اذیتم می کرد اگر زودتر اطلاع داده بودند شاید می توانستیم این کودک را نجات دهیم، فردای آن روز وقتی به خانه رفتم واقعا حال روحی خوبی نداشتم اما همسرم واقعا درکم کرد.
ساعت کاری شما چطور است؟
ما 24 ساعت شیفت هستیم و 48 ساعت استراحت.
در زمانی که شیفت هستید و حادثه ای گزارش نشده، چه کارهای در سازمان انجام میدهید؟
از آنجایی که آتش نشانان در مواقع حادثه با صحنه های دلخراشی روبرو می شوند سعی می کنیم در سازمان محیط شادی را برای آنها فراهم کنیم. مثلا فوتبال دستی ، شطرنج، والیبال، وسطی بازی می کنیم تا آتش نشانان روحیه شادی داشته باشند.
از حقوق تان راضی هستید؟
ماهانه 2 میلیون تومان حقوق می گیرم، اما آنقدر به کارم علاقه دارم که اگر حقوق ام ندهند بازهم مشغول به کار می شوم چون که نجات جان انسانها را نمی توان با مادیات قابل قیاس نیست.
یعنی تا حالا از کارتان خسته نشده اید؟
به هیچ وجه، خستگی برای ما آتش نشانان معنا ندارد. کار ما به جان آدمها ارتباط دارد پس نباید به هیچ وجه خسته شویم.
حادثه آتش سوزی شرکت"ارسا گاز" را به خاطر دارید؟
بله یکی از مهیب ترین آتش سوزی هایی که در اصفهان رخ داد.
شما در این عملیات حضور داشتید؟
بله، البته من شیفت نبودم اما به دلیل آتش سوزی سنگینی که رخ داده بود همه آتشنشانان بسیج شدند، من خودم پس از اطلاع از ماجرا با ماشین شخصی خودم را به محل حادثه رساندم و آنجا لباس تهیه کردم. آتش سوزی خیلی بزرگی بود، اگر این آتش سوزی مهار نمی شد و شرکت منفجر می شد مانند یک بمب عمل می کرد.
مهار این آتش سوزی 5 الی 6 ساعت طول کشید و خوشبختانه به بسیج کل نیروهای آتش نشانی مهار شد که به همین خاطر نیز سازمان آتش نشانی در جهان توانست رتبه دوم را کسب کند.
تاکنون شده که حادثه ای برای حیوانات رخ دهد و شما به آنها کمک کنید؟
بله، برای ما فرقی نمی کند انسان باشد یا حیوان، حیوانات هم موجودات خداوند هستند و باید به آنها کمک کرد، اتفاقا هفته گذشته دو سگ در چاهی اطراف اصفهان افتاده بودند متاسفانه سگ اولی مرده بود اما با کمک نیروهای آتش نشانی توانستیم یکی از سگ ها را نجات دهیم.
نترسیدید که سگ ها به شما حمله کنند؟
نه اصلا، در آن شرایط حیوانات متوجه می شوند که ما برای کمک به سمت آنها می رویم. در این حادثه مامور آتش نشانی سگ را بغل کرد و به بالای چاه آورد.
وقتی انسان و یا هر موجود زنده ای را نجات می دهید چه حسی دارید؟
حس خوشایندی به انسان دست می دهد، اما گاهی هم با مرگ انسانها و صحنه های دلخراشی روبرو می شویم که واقعا زجر آور است، مثلا 4 سال پیش در شرکت فرش در جرقویه اعلام حادثه کردند، وقتی به محل حادثه رسیدیم فردی در بین غلطک فرش باقی گیر کرده بود و جان خود را از دست داده بود. گویا تلفن همراهش داخل غلطک می افتد و فرد برای برداشتن گوشی همراه خود در بین غلطک گیر می کند. حادثه دلخراشی بود میخ های فولادی 10 سانتی در چشم و صورت فرد رفته بود.
چه دردناک!
بله، خیلی دردناک بود این صحنه تا مدتها در ذهنم بود.
آتش نشانان اصفهان بيشتر براي چه عملياتي اعزام مي شوند؟
تصادفات جاده ای، ورود حیوانات وحشی به منازل، حوادث چاه، سوانح هوایی و حریق.
و آتشنشان را در یک جمله تعریف کنید؟
آتش نشانی فقط عشق میخواهد عشقی پر از هیجان. آتش نشان تا عاشق نباشد، نمی تواند وارد مکانهای خطرناک شود.