مسعود اطیابی کارگردان فیلم سینمایی «تگزاس۲» معتقد است سینمای کمدی در شرایطی که جامعه نیاز به روحیه و شادابی دارد میتواند کارکرد استراتژیک هم داشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری همراز نیوز به نقل از مهر ؛این روزها فیلم سینمایی «تگزاس ۲» به کارگردانی مسعود اطیابی در سینماهای کشور در حال اکران است، فیلمی که توانسته با حضور بازیگرانی چون مهدی هاشمی، سام درخشانی و پژمان جمشیدی مخاطبان بسیاری را به سینما جذب کند و تبدیل به تازهترین نماینده سینمای کمدی در کورس رکوردشکنیها در گیشه سینمای ایران شود.
در قسمت اول این نشست، مسعود اطیابی کارگردان و ابراهیم عامریان تهیهکننده فیلم سینمایی «تگزاس ۲» ضمن اشاره به اولویتهای خود برای ساخت یک فیلم کمدی، از طراحی برای ادامه این پروژه در قسمتهای سوم و چهارم خبر دادند.
تمرکز بیشتر این گفتگو در بخش دوم بر روی شرایط تولید مشترک در سینمای ایران و نیز تنوع فیلمهای کارنامه اطیابی از منظر کارگردانی، است. ماحصل این گفتگو را در ادامه میخوانید.
* اخبار تولید مشترک در ایران طی سالهای اخیر از سوی نهادهای مختلف سینمایی زیاد شنیده میشود، حتی گاهی میشنویم قراردادهایی بسته میشود که معمولاً به نتیجه هم نمیرسد، شما به عنوان کارگردانی که تجربه تولید فیلم در خارج از کشور را داشتهاید، آیا چنین تولیداتی را واقعاً تولید مشترک و یا تبادل فرهنگی میان ۲ کشور میدانید؟
اطیابی: تولید مشترک به این معنا است که سرمایهگذاری مشترک در آن رخ دهد. ۲ کشور در مورد موضوعی که در آن اشتراکاتی دارند با سرمایه گذاری که سود مشترکی برای آنها دارد سرمایهگذاری میکنند و فیلمی را تولید میکنند. در سینما چنین امری وجود دارد اما همکاری مشترک کمی متفاوت است، اینکه یک فیلم اروپایی در ایران ساخته شود قطعاً همکاری مشترک صورت میگیرد اما تولید مشترک به شمار نمیرود، بلکه یک همکاری مشترک بین هنرمندان ۲ کشور بهوجود آمده است، ما نیز در «تگزاس» ادعای تولید مشترک نداریم، شاید من در فیلم «خاک و مرجان» و یا «ریسمانی نزدیک تر از رگ» تولید مشترک داشتم، چرا که این فیلمها را در سینماهایشان نمایش دادند و به نوعی درآمد آن تقسیم شد.
تاکید میکنم که تولید مشترک در ایران قطعاً سخت است چرا که خاستگاه فرهنگی هر ۲ کشور مورد توجه قرار میگیرد و نمیتوان توقع داشت که تولید مشترک رخ دهد و تنها فرهنگ ما صادر شود. این تفکر اشتباه است اما در «تگزاس» تولید مشترک صورت نگرفت بلکه یک فیلم ایرانی بود که با همکاری هنرمندان ایرانی و سینمای برزیل ساخته شد. این همکاری نوعی تعامل فرهنگی و ارتباط فرهنگی هم به شمار میرود. البته تاکید میکنم که تولید مشترک در ایران قطعاً سخت است چرا که خاستگاه فرهنگی هر ۲ کشور مورد توجه قرار میگیرد و نمیتوان توقع داشت که تولید مشترک رخ دهد و تنها فرهنگ ما صادر شود. این تفکر اشتباه است. اما میتوان ارتباط فرهنگی را نشان داد و یا به مخاطب، فرهنگهای مختلف را نشان داد. زمانی که در یک کشور دیگر فیلم میسازیم باید برایمان جذاب باشد که در آن کشور مردم چگونه زندگی میکنند.
در سینمای ایران تجربه کار فرهنگی مشترک تقریباً صفر است، شاید تعداد کمی فیلم در این حوزه تولید شده باشد که بیش از هر چیز به مضمون فیلمها اهمیت میدهند به عنوان مثال در فیلمی که من در لبنان ساختم و بیشتر یک تولید مشترک به شمار میرفت، بیشتر مضمون بود که باعث تولید مشترک شده بود. اگر بخواهیم تولید مشترک داشته باشیم باید پا را فراتر بگذاریم و یک گذشت ۲ طرفه بین ۲ کشور ایجاد شود یعنی فضا برای معرفی فرهنگی هر ۲ کشور صورت گیرد که از نظر من در حال حاضر زمینه چنین کاری فراهم نیست.
عامریان: تولید مشترک با مشکلات بسیاری همراه است که مهمترین آن ممیزیها و محدودیتهای ما است. به عنوان مثال اگر بخواهیم در کشوری مانند برزیل یک کار مشترک انجام دهیم که سرمایهگذاری ۲ طرفه باشد و هر ۲ کشور بتوانند فیلم را در کشور خود نمایش دهند، بسیار سخت است. ممیزی اصلی ما حجاب و پوشش خانمها است. شاید کشوری مانند برزیل بپذیرد که ما با چنین پوششی در فیلم حضور داشته باشیم و حتی میتوانند بپذیرند بازیگر زن برزیلی هم در فیلم حجاب داشته باشد اما برعکس آن امکان ندارد، چرا که هیچکدام از بازیگران زن ما حاضر نیستند و نباید بدون حجاب در یک فیلم بازی کنند.
ملاحظاتی از این دست در ایران بسیار زیاد است که گذشتن از آن برای ما امکان پذیر نیست و شاید یکی از دلایلی که باعث شده است تا امروز با بسیاری از کشورها کار مشترک نداشته باشیم همین ملاحظات باشد. شاید بتوان با کشورهای مسلمان که از نظر فرهنگی و مذهبی به هم نزدیک هستیم این کار را انجام دهیم اما با کشورهای دیگر بسیار سخت است.
* آقای اطیابی شما معمولاً یک نوع سینما را تجربه نمیکنید، گاهی به سمت فیلمهای سیاسی، گاهی کمدی و گاهی اجتماعی میروید؛ دلیل این تنوع چیست؟
عامریان: این امر طبیعی است که انسان نسبت به وقایع اطراف خود انعطاف پذیر باشد و این امر باعث موفقیت یک سینماگر میشود، فکر میکنم اطیابی به دلیل انعطاف پذیری که دارد کارگردان موفقی است.
اطیابی: معتقدم تنوع در سینما بسیار قشنگ است. سینمای ایران نیز یک سینمای متنوع است و ۷۰ درصد از سینمای ما مشمول فیلمهای مفرح و سرگرمکننده است و ۳۰ درصد آن فیلمهای اجتماعی است. اما باید به این مساله توجه کرد که مخاطب بر اساس تحولاتی که جامعه با آن روبرو است نیازهای متفاوتی پیدا میکند. یک سینماگر باید به نیاز روانی و اجتماعی مخاطب آگاه باشد و باید برای تأمین این نیازها آماده باشد.
فیلمهای امروز دفاع مقدسی ما، فیلمهایی نیستند که دشمنی مانند ترامپ را به درد آورند. در مقابل اگر ۲ فیلم کمدی خوب ساخته شود که مردم خوشحال شوند و شور و نشاط به جامعه تزریق شود، قطعاً باعث ناراحتی دشمن میشود به عنوان مثال یکی از دغدغههای من این است که فیلمی در حوزه دفاع مقدس بسازم و طرح بسیار خوبی نیز برای آن دارم. اما توجه داشته باشیم که فیلم دفاع مقدس که زمانی کارکرد استراتژیک برای ما داشت از دورهای به بعد دیگر این کارکرد را ندارد. به این معنا که فیلمهای امروز دفاع مقدسی ما، فیلمهایی نیستند که دشمنی مانند ترامپ را به درد آورند. در مقابل اگر ۲ فیلم کمدی خوب ساخته شود که مردم خوشحال شوند و شور و نشاط به جامعه تزریق شود، قطعاً باعث ناراحتی دشمن میشود، چرا که بازخوردی که از جامعه میگیرد کار را برای او سخت میکند.
فیلم کمدی و مفرح از این منظر میتواند برای دشمن ما خطرناکتر باشد چرا که تأثیر آن از چیزی که دشمن میخواهد به جامعه القا کند مانند افسردگی و نگرانی سبب میشود تا جامعه نتواند به درستی کار کند. فیلم کمدی اگر درست ساخته شود میتواند رویکرد استراتژیک هم داشته باشد.
اما واقعاً در سالهای اخیر آیا دیدهاید دشمنی برای ساخت یک فیلم دفاع مقدس ناراحت شود؟ درست است که فیلم دفاع مقدس یک سینمای بسیار مهمی است اما به شرط اینکه در شرایط خود ساخته شده است.
در شرایط فعلی که تهدید نظامی شدهایم ما نیازمند فیلم حماسی هم هستیم. یعنی ملت قهرمان را باید روی پرده هم قهرمان نشان دهیم. در حال حاضر اگر میخواهید یک قهرمان ورزشی را نشان دهید مردم باید در هنگام دیدن فیلم ۱۰۰ بار برای دیدن و هیجان قهرمان مورد نظر به وجد بیایند و کف بزنند. اما اگر یک فیلم ساخته شود که مردم آن تنها ببینند و تأثیری نداشته باشد کسی ناراحت نمیشود، حالا یک فیلم دفاع مقدسی بسازیم که همه در آن کشته شوند و گریه کنند، چه تأثیری در جامعه دارد؟
اما اگر یک فیلم دفاع مقدسی بسازیم که یک گردان قهرمان را نشان دهیم که دشمن را عاصی میکند آن وقت است که آن سینما مورد هجمه قرار میگیرد و تأثیرگذار است. من شخصاً دوست دارم که یک فیلم دفاع مقدسی اما در حوزه حماسی بسازم تا قهرمان بودن یک ملت را نشان دهم. فیلمی که مخاطب انبوه داشته باشد و بتواند روایت درستی از حماسه سازی یک ملت داشته باشد. گاهی فیلمساز باید از خود بگذرد و به مخاطب توجه کند و بداند برای چه مخاطبی فیلم میسازد، به همین دلیل گاهی باید فیلم را برای همه انواع مخاطب ساخت. فیلم کمدی نیز همین شیوه را دارد، اگر یک اثر کمدی نتواند یک بچه و یا هر مخاطب دیگری را بخنداند، مخاطب فیلم را از دست میدهد.
تنوع کاری من نیز به همین جهت است و دوست دارم هرچیزی که احساس کردم جامعه به آن نیاز دارد را جلوی دوربین ببرم. یعنی اگر امروز جامعه من به گریه نیاز داشته باشد فیلمی با چنین شرایطی میسازم.
* آقای اطیابی شما به تجربه کردن و یا نیاز جامعه در تنوع تولیدات خود اشاره میکنید، صادقانه این ۲ امر برای شما مهمتر است یا گیشه سینما؟
اطیابی: صادقانه باید بگویم نه تجربه و نه گیشه. من صادقانه به نیاز جامعه خود فکر میکنم و هر فیلمنامهای که به دستم میرسد سعی میکنم به نیاز جامعه فیلم را بسازم.
* مانند ساخت فیلم سیاسی «ماه گرفتگی»؟
اطیابی: دقیقاً مانند «ماه گرفتگی». معتقدم ساخت این فیلم در آن شرایط یک نیاز بود، این فیلم به گونهای ساخته شد که همه به هم انگ و تهمت زدند و کسی آن را تحمل نکرد چرا که همه در خونهای ریخته شده نقش داشتند. به همین دلیل بسیاری از افراد این فیلم را تحمل نمیکردند. عقب افتادن اکران این فیلم نیز به این دلیل است که در زمان مناسبتری نمایش داده شود. من مدعی هستم که برای ساخت «ماه گرفتگی» کاملاً منصف بودم و سعی کردم که تنها به یک طرف اتهام نزنم. در این فیلم سعی کردم نشان دهم هرکسی از هر طرف در این ماجرا کشته شد از جوانان این مملکت بودند حالا میخواهند با هر تفکری باشند، مهم این بود که در این فیلم نشان دادیم مسببان این حادثه قرار است در آینده چه جوابی بدهند.
* فکر میکنید «ماه گرفتگی» چه زمانی اکران شود؟
اطیابی: فکر میکنم این فیلم به انتخابات نزدیک شویم اکران شود.
* در این سالها فیلمهای مختلفی درباره اتفاقات ۸۸ ساخته شد که بعد از آن جامعه نسبت به بازیگران و یا کارگردان واکنشهای متفاوتی داشتند، شما امروز با توجه به اینکه از جمله کارگردانانی هستید که فیلمهای پرفروشی دارید، فکر میکنید که جامعه چه واکنشی به آن داشته باشد؟
اطیابی: «ماه گرفتگی» در جشنواره دیده شد و این فیلم برای مخاطب عام ساخته نشده است، مردم که تکلیفشان کاملاً مشخص است. این فیلم برای کسانی ساخته شد که سنگی بی جهت به سینه میزدند و باعث ایجاد اتفاقات بسیار بدی شدهاند. آنها این فیلم را دیدهاند و دردشان نیز گرفته است. معتقدم من چندان کارگردان شناخته شدهای نیستم و نه تمایلی به شناخته شدن دارم، بلکه بیشتر این فیلمهای من است که مردم آن را میشناسند و کسی من را نمیشناسد.
دنبال این نیستم که با من چه رفتاری میکنند، مخاطب فیلم را میبیند و قضاوت خود را میکند. این فیلم تلاش میکند تا منصف باشد و طرف کسی نباشد و سعی کردهام تا برای ساخت این فیلم خود را نفروشم، من برای ساخت این فیلم درآمدی نداشتم، در جشنواره نیز مردم مشکلی با فیلم نداشتند و از آن خوششان آمد اما در این میان برخی بسیار دردشان گرفت. همچنان هم میگویم چه کسی باعث این حوادث شد که اثرات مخرب آن را هنوز هم میبینیم اما او وجدان آسودهای دارد. من اگر جای تک تک آنها بودم هیچ وقت وجدانم راحت نبود.