نام جمشید مشایخی با تلویزیون و کارهای ماندگارش در قاب کوچک عجین شده است. رضا تفنگچی سریال ماندگار «هزار دستان» را همه مخاطبان ایرانی میشناسند.
او از بازی در نقشهای آدمهای عادی طبقه فرودست جامعه هم در سریالهای تلویزیونی ابایی نداشت و در سریال «پیک سحر» شد یک رفتگر باسابقه و مهربان، پدربزرگ باتجربه و صبور «همه چیز آنجاست» و یار با وفای مولا علی در مجموعه «امام علی(ع)» و پدر نگران «باغ گیلاس» و دهها نقش دوستداشتنی دیگر.
گاو، کمال الملک، گلهای داودی، گمشده و دهها نقش ماندگار دیگر در پنج دهه دوران فعالیت مشایخی گواه تواناییهایش هستند.
جمشید مشایخی بعد از مدتی غیبت از بازیگری به واسطه بیماری در شبهای ماه مبارک رمضان دوباره با سریال کمدی و خانوادگی «پادری» مهمان خانههای مردم شد. با این بازیگر متواضع و محجوب درباره حضورش در سریال پادری و مسائل مختلف کاری گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
بعد از مدتی دوری از تلویزیون با سریال پادری خاطرات حضور موفقتان را برای مخاطبان تلویزیون زنده کردید.
دو سه سالی بود که به واسطه بیماریم و طی کردن مراحل درمان کمتر این فرصت را پیدا میکردم که در قالب سریالهای تلویزیونی بازی کنم، البته هرازگاهی در برنامههای مختلف تلویزیونی حضور داشتم و ارتباطم را با مردم خوب و مهربان حفظ میکردم. آخرین حضورم در سریال همه چیز آنجاست به کارگردانی شهرام شاهحسینی بود؛ سریالی ملودرام درباره ارزشها و سنتهای یک خانواده بااصالت که بر اثر بروز سوءتفاهماتی در زندگیشان ابرهای سیاهی به وجود آمده بود و در پایان داستان با پشتسر گذاشتن مشکلات و موانع، آرامش به خانه بازگشت. سریالی جذاب و خوشساخت که به مسائل مهم اجتماعی مثل مشکلات اقتصادی، اعتیاد و چالش بین نسل جوان و نسل با تجربه میپرداخت و حضور و بازی در این سریال جزو کارهای خوب تلویزیونیم محسوب میشود. اواخر سال قبل فرصتی پیش آمد تا دوباره در یک سریال خوب تلویزیونی به نام پادری حضور داشته باشم.
چقدر در کارهایی که بازی میکنید، اهل ارائه پیشنهاد هستید؟
بازیگر در کارش مسئولیت دارد و نباید نسبت به نقشش بی تفاوت باشد. باید نقشش را بررسی، تجزیه و تحلیلش کند و با کارگردان و نویسنده در باره بهتر شدن نقش بحث و گفتوگو کند. مخاطبان ما باهوش هستند و تفاوت میان بازی دمدستی و خوب را متوجه میشوند. ما هنرمندان در مقابل حرفهایی که میزنیم مسئول هستیم. من خیلی جاها در سریالها با توجه به شرایط و نظر مساعد کارگردان دیالوگهایم را تغییر میدهم. یادم میآید در کمالالملک مرحوم علی حاتمی سناریو را به من داد و خواندم و نظراتم را در مواجهه کمالالملک با امیر اتابک و اینکه در فیلمنامه کمالالملک شخصیتی ضعیف دارد به علی حاتمی ابراز کردم. علی حاتمی با دقت حرفهای من را گوش کرد و تغییراتی در متنش داد. این اتفاق در فیلم سوتهدلان هم اتفاق افتاد. ما پنجم فروردین55 در امامزاده داود فیلمبرداری داشتیم و من در حیاط قهوهخانه نظرم را در باره پایانبندی فیلم ابراز کردم و جمله معروف «همه عمر دیر رسیدیم» را که مطرحش کردم مورد استفاده قرار داد و پیشانیام را بوسید.بازیگر نباید از ارائه پیشنهاد درست بترسد.
چه ویژگی باعث شد بازی در سریال پادری را قبول کنید؟
متن سریال بخوبی نوشته شده بود و چون اول قرار بود در ایام نوروز پخش شود، برایم مهم بود در این ایام که مردم شاد و خوشحال هستند بتوانم در شادیشان سهیم و نقش داشته باشم؛ البته بعد از اینکه پخش سریال به تعویق افتاد و به ماه مبارک رمضان موکول شد بازهم خوشحال شدم. زیرا ماه مبارک رمضان فصل بهار قرآن و ماه بندگی و طاعت است و مسرورم که در این ماه عزیز بتوانم باعث خوشحالی مردم روزهداری باشم که بعد از یک روزکاری بعد از صرف افطار فرصت دیدن یک کار خوب و با کیفیت را پیدا کنند. موقعی که از دفتر تهیهکننده با من تماس گرفته شد، چون از تواناییهای محمدحسین لطیفی شناخت داشتم و میدانستم کارش را بلد است و سریالهای خوبی مثل دودکش، وفا، نردبانی به آسمان و صاحبدلان را در کارنامهاش دارد، پذیرفتم در این کار بازی کنم. روز اول هم از محمدحسین لطیفی خواستم مختصات و ویژگیهای نقش را بهطور کامل در اختیارم قرار دهد تا بتوانم روی آن کار کنم و قوامش ببخشم.
مثل اغلب اوقات نقش مثبت یک آدم خیر متین و موقر آدم سرد و گرم چشیده را درپادری بازی کردید.
مردم من را با این نوع نقشها پذیرفتهاند و دوست دارند مرا در قالب شخصیتهای مثبت و موجه ببینند و من هم چون برای مردم کار میکنم طبیعی است بیشتر این نوع نقشها را بازی کنم. البته نقشهای خاکستری هم کم بازی نکردهام. من از این جنس آدم زیاد دیده بودم و برای ایفای نقش رجوع کردم به الگوهای ذهنیم از این جنس آدمها. این نوع آدمهای خیر و رئوف زیاد اهل خودنمایی نیستند و دوست دارند کارشان را در خلوت و بدون شو و جنجال انجام میدهند. در کل من این شخصیت را با شناخت کامل بازی کردم. آرامش لطیفی در سر صحنه به بازیگران مجموعه کمک کرد تا بازی مناسبی ارائه کنند.
قبلا با محمدحسین لطیفی همکاری داشتید؟
نه، متاسفانه فرصت این همکاری به وجود نیامده بود و خوشحالم با بچههای هنرمندی مثل هومن برقنورد و بهنام تشکر در این سریال همکاری داشتم.
به چه دلیل در سینما کم کار شدهاید؟
نهتنها من بلکه خیلی از همکارانم در سینما کم کار شدهاند و دوستان تهیهکننده بیشتر ترجیح میدهند از بازیگران خوشچهره و جوان استفاده کنند. چرا که برگشت سرمایه برای آنها از هر چیزی مهمتر است. به نظرم اگر تلویزیون و سریالسازی نبود خیلی از کارگردانها و بازیگران بیکار میماندند. پس لااقل باید این تشکر را از مسئولان تلویزیون داشته باشیم.به نظرم حساسیت در کار تلویزیون بهمراتب بیشتر از سینماست. چون مخاطب با انتخاب خودش به سینما میرود، اما در تلویزیون دیگر انتخابی وجود ندارد پس در قبال مخاطبهای تلویزیون مسئولیت بیشتری داریم و چون از هر قشری تلویزیون مخاطب دارد باید مواظب مفاهیمی که در قالب سریال به مردم ارائه میشود، باشیم.
در کارنامه کاری شما کارهای طنز کمتر دیده میشود؟
دهه 40 در صحنه تئاتر و اجراهای حمید سمندریان و دیگر دوستان در نمایشهای جراحی پلاستیک و روزبدشناس تجربه کمدی به دست آوردم. در سینما هم هراز گاهی بخصوص در سینمای بعد از انقلاب در فیلمهای کمدی بازی کردم. نمونهای که الان به خاطر دارم فیلم دلاوران کوچه دلگشا به کارگردانی حسن هدایت و فیلم چک است. تجربه بازی در تئاتر به من فهماند اوج تراژدی، کمدی است و کمدی در آن سالها شأن خاصی داشت و مثل امروز نبود که چند نفر در فیلمها با فیزیک چاق و لاغر توی سر و کله هم بزنند و بگویند فیلم کمدی بازی کردهایم. کمدی فاخر در اوج موقعیتهای به ظاهر سخت و دشوار به وجود میآید.
چرا ایرانیها بیشتر به طنز کلامی علاقه دارند؟
ذائقه مردم را به این سمت کشاندهاند وموقعی که کلی کار بیارزش با تکیه بر کمدی کلامی به مردم عرضه شود این کارها برایشان جذاب میشود. درحالی که وظیفه هنرمند، فیلمساز و بازیگر این است که چند قدم از جامعه جلوتر باشند و مردم را به دیدن کارهای فاخر و ارزشمند عادت بدهند و کار کمدی یا کار جدی با مفهوم و دارای ساختار و هدفمند بسازنند. البته در سالهای اخیر سطح دانش مخاطبان خیلی تغییر کرده است.
آلودگی، گرما، ترافیک
مدتهاست مدام به شمال میروم، به جز مواقعی که در تهران کار دارم و مجبور هستم حضور داشته باشم. بنا به توصیه پزشکان معالجم به شمال میروم تا بتوانم از آب و هوای سالم آنجا استفاده کنم و امیدوارم با عزم مردم و مسئولان معضل آلودگی آب و هوای شهرهای بزرگ حل شود./