بعضی مواقع شعار دادن برای آگاهی مردم خوب و لازم هست. اما برخي اوقات برای آگاه کردن عمومی باید پا را فراتر از شعار دادن، جلوتر بگذاریم و با اقدامی عملی و صحیح سایرین را از خطرات پیش رو مطلع کنیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز به نقل از ايمنا، این روزها کم نیستند هموطنانی که با فریادهایی در دنیای مجازی و حقیقی به دنبال کارون و زاینده رود و محیط زیست از دست رفته می گردند به همه این عزیزان می نویسم.
زاینده رود رو می توانند در خانه ها، وقتی که شیرهای آب برای مسواک زدن، استحمام های طولانی، شستن ماشین و حیاط و ...باز می ماند پیدا کنند می توانند زاینده رود را در کارخانه ها و صنایعی پیدا کنند که بی توجه آب های سطحی و زیرزمینی را استحصال و پساب صنعتی رادر محیط زیست رها می کنند و حتی بدتر با آب گران بهای تخصیص یافته برای صنعت، باغداری و کشاورزی می کنند! زاینده رود را می توان در اراضی کشاورزی راحت تر پیدا کرد. وقتی کشاورزان آب های سطحی و زیرزمینی رو به امید ارتزاق بیشتر و یا هر هدف دیگری، بی رویه برداشت و بدون توجه به راندمان های آبی و کشاورزی مصرف می کنند و محصولاتشان، ارزان تر از آب مجانی وارد بازار می شود، یا از نقطه نظر آب مجازی صادر و یا خراب می شود (صادرات آب مجازی به خارج از کشور فقط بابت محصولات کشاورزی و باغی که با آب مجانی به عمل آمده اند حدود ۱۰ میلیون متر مکعب در سال برآورد می شود) زاینده رود را در محصولات خراب شده ناشی از بی برنامگی در کشت محصولات هم می توان با تلخی پیدا کرد، جایی که زحمت کشاورزان و منابع ارزشمند و ملی آب هر دو با هم از دست رفته است و البته خیلی جاهای دیگر مثل کارواش ها، باغ رستوران ها و ...
البته همه اینها یک طرف قضیه هست و یک طرف دیگر زاینده رود به همراه دریاچه ارومیه، هامون، کارون و ... و ۳۴۸ سفره آب زیرزمینی که در حالت ممنوعیت و بحرانی قرار گرفته، بحرانی ناشی از یکصد میلیارد مترمکعب برداشت بی رویه و کسر مخزن تجمعی از آبخوان ها، اتلاف حدود ۸۵ درصدی منابع آب تجدید پذیر کشور رقمی در حدود ۱۴۴ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت آب شیرین از آبخوان ها معادل ۵ برابر مساحت دریاچه ارومیه! اینها همه و همه نمادهای مشخصی از سیاست های اشتباهی است که در حوزه آب و کشاورزی و صنعت اتخاذ شده و کماکان ادامه دارد. تصمیماتی از قبیل بارگذاری های بیش از ظرفیت در حوضه های آبریز در کشاورزی و صنعت بدون آینده نگری و توسعه طولی کشاورزی از جمله بیست برابر شدن مساحت اراضی کشاورزی در حوضه زاینده رود در دهه ۷۰ شمسی که پرباران بود و همه را از آینده نگری غافل كرد و هدفگذاری افزایش مساحت اراضی کشاورزی آبی در خوزستان تا ۱۸ میلیون هکتار بدون توجه به پساب های کشاورزی و زه کشی اراضی ناشی از EC بالای آب، صنعت زدگی و آهن زدگی در اکثر استان ها بدون توجه به آب بری صنایع، برنج کاری در خوزستان و اصفهان و فارس و ...، بادام کاری و هلوکاری و ... در تپه ها و کوه های سرچشمه های زاینده رود و باغداری پمپاژی! و افزایش برداشت در بالا دست رودخانه زاینده رود به میزان حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب در سال و به قیمت تضییع حقوق حق آبه هموطنان مان و به قیمت به هم زدن مناسبات فرهنگی اقوام و هموطنان؛ این موارد همگی اشاره به وضعیت نابسامان و مدیریت از هم گسیخته منابع آبی دارد، مدیریتی که یک سوی آن مردم، بهره برداران و ذی نفعانی که بی اعتماد به سیاست های دولتی و سرخورده از اشتباهات مکرر و مستمر مسئولین، بی مهابا به مصرف بی رویه خود ادامه می دهند و از طرف دیگر، دولت هایی که نمی توانند نظرات کارشناسان زیست محیطی، فنی، مهندسی و اجتماعی خود را در هیاهوهای افراطی گری های سیاسی جامه عمل بپوشانند. این خاموشی گاه و بی گاه زاینده رود و خاموشی در حال وقوع و دائمی سفره های آب زیرزمینی در کشور، فریادی در دل سکوت و ناشی از بی تفاوتی آموخته شده ای است از عادت های غلطی که در مصرف آب داریم و تغییر آنها به قیمت نابودی زندگی خودمان و نسل آینده دشوار می كند.
زمان بسیار کمی برای تغییر به منظور نجات آب و زندگی اجتماعی مان برای مان باقی مانده، برای پیدا کردن زاینده رود و کارون و ... خودمان را پیدا کنیم./
شهرام نخعی-کارشناس آب