این روزها با توجه به نزدیک شدن به روزهای پایانی سال بهدلیل افزایش تردد مردم در خیابانها جهت خرید و انجام کارهای باقیمانده آخر سال، شاهد افزایش آمار تعداد کودکان کار در چهارراهها و خیابانهای اصلی پایتخت و برخی کلانشهرها هستیم.
به گزارش پایگاه خبری همراز نیوز به نقل از روزنامه ایران ،این در حالی است که به گفته برخی مسئولان، این کودکان ساماندهی شدهاند اما آنچه به چشم میبینیم حکایت دیگری دارد و بهنظر میرسد وقت آن رسیده چارهای جدی برای حل مشکل اندیشیده شود کما اینکه آمار بالایی از کودکان کار و متکدیان را اتباع خارجی تشکیل میدهند.
رضا عفری، مدیرکل دفتر امور آسیبها و اورژانس اجتماعی با اشاره به اینکه قسمت عمده مشکلات کودکان کار، تأمین معیشت خانواده است به میگوید: کودکان کار که در بیشتر موارد بدسرپرست یا بیسرپرست هستند ممکن است والدین معتادی داشته باشند و علاوه بر مشکلات اقتصادی بهدلیل فرار از خشونتهای خانگی به خیابانها پناه ببرند و ترجیح دهند که بیشتر ساعات روز را در خیابان باشند تا در خانه.
به گفته او، نگاه سازمان، نگاهی قومیتی و ملیتی نیست و به نظرما همه کودکان انسان هستند، اما نمیتوان انکار کرد که 55 درصد گروه هدف کودکان خیابانی، اتباع خارجی بویژه از کشور افغانستان هستند که شناسنامه و اسناد هویتی ندارند و همین امر سبب میشود کار شناسایی و سازماندهی آنها با مشکلات جدی همراه باشد، گاهی حتی مشخص نیست که این کودکان از چه طریقی به کشور وارد شدهاند.
از آنجایی که برای حل مشکلات کودکان کار قدم اول شناسایی و تشکیل پرونده هویتی کودک و خانواده اوست، لازم است که وزارت کشور و اداره اتباع خارجه در این خصوص همکاریهای ویژهای داشته باشند تا بتوانیم در کاهش آمار آسیبهای اجتماعی این افراد اقدامات مؤثری داشته باشیم.
جعفری در ادامه در زمینه اینکه این کودکان پس از شناسایی چه سرانجامی خواهند داشت توضیح میدهد: کودکان خیابانی فاقد سرپرست مؤثر پس از شناسایی به مرکز شبانه روزی فرستاده میشوند و در مرکز به مدت 21 تا 45 روز نگهداری میشوند، در صورت فراهم شدن شرایط توانمندسازی کودک به خانواده بازگردانده میشود در غیراین صورت و اثبات بیسرپرست بودن با حکم قضایی به خانههای کودک و نوجوان جهت نگهداری طولانی مدت فرستاده میشوند، البته گفتنی است هیچ کودکی در صورت داشتن خانواده به اجبار در این مراکز نگهداری نمیشود.
مدیرکل دفتر امور آسیبها و اورژانس اجتماعی در خصوص اقدامات حمایتی این سازمان در آستانه سال نو میگوید: برای 10 هزار کودک کار بستههای حمایتی با هدف رفع نیازهای اولیه و شاد شدن کودکان در نظر گرفته شده که البته بسیار ناچیز است، یادمان باشد این کودکان هیچ بهرهای از کودکی خود نمیبرند و در سنین پایین در معرض آسیبهای فراوانی هستند و در کنار همه این معضلات در برخی مواقع با نگاههای تحقیرآمیز و خشونت باری نیز مواجه میشوند، به خاطر داشته باشیم هیچ کودکی دوست نداردبه خیابان آمده و برای تأمین معیشت خانواده بیبضاعت خود، به جای بازی ساعتها کار کند.
وی در ادامه میافزاید: کودکی که برای کار وارد خیابان میشود محکوم به زندگی در چرخه معیوبی میشود، زیرا او در سنین پایین براساس نگاه دلسوزانه و حمایتهای مردم میتواند میانگین درآمد مناسبی داشته باشد اما در سنین نوجوانی و بزرگسالی با کاهش نگاه ترحمآمیز جامعه درآمد کمتری هم خواهد داشت این در حالی است که تحصیلات و حرفهای هم ندارد و ممکن است ازدواج کند بیآن که کار و درآمد چندانی داشته باشد، بالطبع صاحب فرزند هم خواهد شد و زندگی را در یک چرخه معیوب ادامه دار با مشکلات فراوان دنبال میکند. تنها راه حلی که میتواند این چرخه معیوب را قطع کند، حمایت از خانواده این کودکان و بحث فراهم کردن ادامه تحصیل و آموزش کودکان و حمایت همه جانبه از خانواده آنهاست.
متأسفانه در کشور ما وقتی مسئولیتی روی زمین میماند نهادها هر یک شانه خالی کرده و گناه را به گردن دیگری میاندازند طرحهای زمین مانده حوزه ساماندهی کودکان کار و خیابان هم از این مقوله مستثنا نیست.
یک فعال حقوق کودک با گلایه از شهرداری و بهزیستی و کوتاهی این سازمانها در خصوص ساماندهی و حمایت از کودکان کار میگوید: دو نهاد فوق نتوانستهاند به طور کامل وظایف خود را در این حوزه انجام دهند، این در حالی است که حدود 40 تا 50 انجمن در مناطق مختلف شهر در این حوزه در حال خدمترسانی هستند.
فرشید یزدانی در این شبهای پایانی سال به مردم و نهادها و سازمانهای مسئول در این حوزه توصیه میکند: لازم است که در آستانه سال نو همگی حمایتهای جدی تری از این کودکان داشته باشند و با توجه به شلوغی بازار و فروش بالاتر کودکان در این شبها از برخوردهای قهرآمیز پرهیز کرده و منابع و امکانات بیشتری در اختیار آنها بگذارند.
او در خاتمه از انجمنهای فعال در حوزه کودکان کار و خیابان در خواست میکند تا با ارائه خدماتی مانند پوشش و لباس گرم و امکان تغذیه با غذای خشک، بتوانند اندکی از میزان محرومیتهای شدید این قشر آسیب پذیر بکاهند.